محمدحسین فیاض؛ مدیر روابط عمومی قند پارسی: تلاش همه، رفع کمبودهای جشنوارههای گذشته است
از کدام دوره با جشنواره قند پارسی آشنا شدید؟
جشنواره چهارم.
در دوره ششم و دوره حاضر، نام شما در مدیریت روابط عمومی قند پارسی به چشم میخورد. چه کارهایی در این مسئولیت بر دوش شما و همکارانتان بوده است؟
کار ما اطلاعرسانی، پوشش دادن اخبار جشنواره و دعوت از مهمانان است. البته در بخش دعوت از مهمانان، بخشی از این کار به عهده روابط عمومی است و در این زمینه با مدیریت علمی و اجرایی هماهنگ هستیم.
در زمینه خبررسانی و بازتاب دادن این رویداد بزرگ فرهنگی چه کارهایی انجام میدهید؟
از طریق خبرگزاریها، سایتها، فیس بوک، توییتر و تلویزیونهای خصوصی در داخل خبررسانی میکنیم.
اگر خاطره تلخ یا شیرینی از این دورهها دارید، بگویید.
خاطره شیرینم از دوره چهارم است که به عنوان شنونده آزاد شرکت کردم و با جشنواره و خانه ادبیات آشنا شدم. این آشنایی سرانجام مرا به خانه ادبیات کشاند. غزل «لیلا» از دوست نازنینم، علیمدد رضوانی، خیلی مرا تحت تأثیر قرار داد و همین غزل، آغاز یک رفاقت را رقم زد.
چون در دبیرخانه ششم و هفتم جشنوارههای قند پارسی بودهاید، تفاوتهای هر دوره را بیشتر حس کردهاید. از این تفاوتها بگویید.
تفاوتهای زیادی نمیبینم جز اینکه تلاش همگی در این دوره بر رفع برخی کمبودهای جشنواره گذشته است. البته نمیتوان از این تفاوت چشمپوشی کنم که در این جشنواره، از چهار کتاب ویژة جشنواره رونمایی خواهیم کرد با اینکه تلاش داشتیم نه جلد کتاب را به این نمایشگاه برسانیم. فکر میکنم این کار یکی از تفاوتهاست.
کدام دوره برای شما خاطرهانگیزتر بوده است؟ چرا؟
دوره ششم برایم خاطرهانگیز بود. در دوره ششم قرار بود مراسم نکوداشت دکتر مولایی عزیز برگزار شود. اتفاقاً از یکی دو ماه مانده به جشنواره، استاد به شدت مریض شد که نگرانی شدید ما را به دنبال داشت. یک هفته مانده به برگزاری جشنواره برای تهیه فیلم به خانه ایشان رفتیم و استاد توانست حدود یک ساعت با ما حرف بزند. آن لحظهها برایم خیلی لذتبخش بود.
بخش نکوداشت جشنواره نیز خاطرهانگیز بود؛ زیرا همه کسانی که سخن گفتند و شعر خواندند، انصافاً گل کاشتند. شعر طولانی سید ابوطالب مظفری، جمعیت حاضر را گریاند. خانم دکتر عفت مستشارنیا نیز حرفهای صمیمانه و قابل تأملی زد. استاد مولایی هم با وجود کسالت از کارهایش در مورد سراج التواریخ گفت و برخی جاها از ما اشک گرفت. این لحظهها شیرین و خاطرهانگیز بودند.
گاهی وقتها ممکن است مخاطبان جشنواره انتظارهایی از برنامههای اجراشده داشته باشند که برآورده نمیشود. چه پاسخی دارید؟
طبیعی است. ممکن است گاهی ما هم بیشتر از مخاطبان جشنواره، راضی نباشیم، اما همه دستاندرکاران تلاش دارند بهترین کار را انجام دهند.
از نظر خودتان، پرحجمترین بخش کارهای جشنواره کدام بخش است؟
همه بخشها پرحجم است. البته بخش تنظیم آثار رسیده به داوران و پیگیری این بخش کار سختی است. بعد همه بخشها مثل نخ تسبیح به هم وصل میشوند.
اگر بخواهید نقدی بر کارهای گردانندگان «قند پارسی» از گذشته تا کنون وارد کنید، چه نقدی دارید؟
نقد را باید مخاطبان بنویسند. البته اگر خود را جای مخاطبان قرار دهم، کمکاری دورههای قبلتر را برای نشر آثار جشنوارههای اولیه نمیتوان نادیده گرفت که از داشتن آثار آن دورهها محروم شدهایم.
اگر چند تن از دوستانی را بخواهید نام ببرید که در طول این سالها بیشتر کمککارتان بودهاند ـ خواه از اعضای دبیرخانه یا خارج از آن ـ، چه کسانی را به یاد میآورید؟
اعضای دبیرخانه که ستونهای جشنوارهاند و خدا نگهدارشان باشد. از دوستان نازنینی که در جشنواره ششم با ما همکاری کردند، از محمدانور پویا، وحید نوری و فخرالدین فروغی میتوانم یاد کنم.
سلام و خسته نباشید حضور اهالی محترم خانه ادبیات افغانستان
آیاامکان حضور در جشنواره برای افراد عادی هم میسر است؟ یا فقط مختص نویسندگان و ادبا می باشد؟
اگر بلی آیا برای ورود نیاز به هماهنگی دارم یا شرکت برای عموم آزاد است؟
با سلام خواهرگرامی
بله شرکت دراین جشنواره برای عموم آزاد است.