شعر پارسی
قهار عاصی
گل نيست، ماه نيست، دل ماست پارسی
غوغای کُه، ترنّم درياست پارسی
از آفتاب، معجزه بر دوش میکشد
رو بر مراد و روی به فرداست پارسی
از شام تا به کاشغَر، از سند تا خُجَند
آيينهدار عالم بالاست پارسی
تاريخ را، وثيقه سبز شکوه را
خون من و کلام مطلّاست پارسی
روح بزرگ و طبل خراسانيان پاک
چتر شرف، چراغ مسيحاست پارسی
تصوير را، مغازله را و ترانه را
جغرافيای معنوی ماست پارسی
سرسخت در حماسه و هموار در سرود
پيدا بود از اينکه چه زيباست پارسی
بانگ سپيده، عرصه بيدار باش مرد
پيغمبر هنر، سخن راست پارسی
دنيا بگو مباش، بزرگی بگو برو
ما را فضيلتی است که ما راست پارسی