«عکس یادگاری» با «فرهنگ، هنر و ادبیات مهاجرت افغانستان»

بیانیه مؤسسه فرهنگی دُرِّ دَری، خانه ادبیات افغانستان و کانون ادبی و فرهنگی کلمه درباره «شرح آیینه»

در نگاه نخست، شاید کارنامه «فرهنگ، هنر و ادبیات مهاجرت افغانستان» در ایران، گویاتر از آن به نظر آید که بخواهیم برای تبیین آن قلم‌فرسایی کنیم. با این وصف، اگر نیک بنگریم، بررسی زاویه‌های گوناگون این جریان از منظر گستره اثرگذاری بر آفرینندگانی که در این دایره توصیف می‌شوند و نیز خارج از این دایره؛ میزان اثرپذیری از آفرینش‌های ادبی و هنری جامعه میزبان و هنر و ادبیات جهان؛ میزان و نوع تعامل با ادبیات و هنر درون‌مرزی کشور و فرهنگ، هنر ادبیات مهاجرت افغانستان در دیگر مناطق جهان؛ گستره معرفی آن به کارشناسان و علاقه‌مندان فرهنگی، هنری و ادبی در افغانستان، ایران و جهان؛ آسیب‌شناسی تاریخی و نیز ترسیم چشم‌انداز حرکت آن در آینده بسیار اهمیت دارد. این کار از عهده یک یا چند نفر برنمی‌آید، بلکه به کوشش دسته‌جمعی شماری از کنشگران این عرصه نیاز دارد تا فرآیند جریان‌شناسی «فرهنگ، هنر و ادبیات مهاجرت افغانستان» در چارچوب طرحی پخته، دامن‌گستر و ادامه‌دار در قالب‌های گونه‌گون جامعه‌شناختی، انسان‌شناختی و فرهنگی و حتی درآمدن به جامه تاریخ شفاهی، تثبیت، تجزیه و تحلیل، نقد و بررسی شود.

در این میان، نهادهای فرهنگی، هنری و ادبی مهاجران افغانستانی در ایران نظیر مؤسسه فرهنگی دُرِّ دَری، خانه ادبیات افغانستان و کانون ادبی و فرهنگی کلمه در طول دهه‌ها فعالیت پی‌گیر خود در ایران و افغانستان به سهم خود کوشیده‌اند برای تثبیت و ترسیم جایگاه «فرهنگ، هنر و ادبیات مهاجرت افغانستان» به صورت نظری و عملی گام بردارند. بدون گزافه‌گویی، اگر در قالب آمار هم به فعالیت‌های این سه نهاد و برخی دیگر از نهادهای فرهنگی، هنری و ادبی مهاجران افغانستانی در ایران نظر بیافکنیم که به صورت پایدار یا موسمی در این عرصه فعال بوده‌اند، حجم آن‌ها را از میزان فعالیت‌های وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان در طول نیم سده اخیر بیش‌تر خواهیم یافت.

مهم‌ترین ویژگی این فعالیت‌ها، خودجوش بودن آن‌هاست که اهل فرهنگ مهاجر بدون سفارش‌پذیری، تنها با توجه به واقعیت‌های ملموس زندگی در مکان و زمان مهاجرت، استفاده از امکانات محدود موجود در دنیای مهاجرت، تبدیل کردن محدودیت به فرصت و با عرق جبین و کَدّ یمین خود و خانواده‌هایشان دست به آفرینش زدند. فرهنگیان مهاجر هم‌چون دوندگان در رقابت دَوِش ماراتُن، مشعل این کوشش خستگی‌ناپذیر را دست به دست به یکدیگر رساندند‌ و از رسیدن به آتشگاه و سپس خط پیروزی هرگز نومید نشدند. هم‌چنین با وجود همه بی‌مهری‌هایی که از خارج گودنشینان و حتی همگنان خویش در گوشه و کنار دیدند، خم به ابرو نیاوردند، بلکه با هر ناروایی که شنیدند، به حقانیت کار خویش بیش‌تر پی بردند و راسخ‌تر شدند.

آن‌چه نسل تازه مهاجران افغانستانی در ایران و میزبانان‌شان از باروری «فرهنگ، هنر و ادبیات مهاجرت افغانستان» می‌بینند، پیشینه‌ای پر فراز و نشیب از مظلومیت‌ها و محنت‌پذیری‌هایی دارد که پیش‌گامان این جاده ناپیدا به جان خریدند و در آن راه قدم گذاشتند که اکنون به مسیری آبادان و منظری جان‌دار بدل شده است. نخستین بارقه‌های فرهنگ، هنر و ادبیات مهاجرت افغانستان با کوشش‌های فردی، پر از دلهره پذیرفته شدن یا نشدن و آکنده از تجربه‌هایی بر محور آزمون و خطا هم‌چون دانه‌ای در این سرزمین پا گرفت و در گذر زمان، به سروی بلندقامت ماننده گشت که رَشک زمین و زمان شده است.

با وجود همه کاستی‌هایی که گریبان‌گیر فرهنگ، هنر و ادبیات مهاجرت افغانستان هست، آن‌چه اکنون در منظر دید مخاطبان، علاقه‌مندان، کارشناسان و منتقدان قرار دارد، آمیزه‌ای است از نوآوری‌های فردی و جمعی، کوشش‌های شبانه‌روزی، پی‌گیری‌های طاقت‌شکن، عطش وصف‌ناپذیر برای یادگیری، دل بستن به تجربه‌اندوزی، داشتن اندیشه سازندگی و اندیشیدن به بهبود فردای سرزمینی که در آن بالیده‌اند و سرزمینی که به آن منسوبند. از این رو، همه فرهنگیان مهاجر به صورت فردی و جمعی از کم‌ترین ظرفیت‌های خلق‌شده برای افزایش تفهیم و تفاهم میان مردم میزبان و مهاجر بهره گرفتند تا آسیب‌های مهاجرتی برای همگان کاهش یابد. هم‌چنین پرچم‌دار فرهنگ‌سازی مستقیم و غیر مستقیم در میان مردم میزبان و مهاجر و ارزش‌آفرینی و حفظ داشته‌های پربار تاریخی و فرهنگی سرزمین خود و قلمرو فرهنگی مشترک بودند. این گونه است که فعالیتشان به جریانی پیشینه‌دار، اثرگذار و هدایتگر بدل شده است.

با این‌که چند نسل از آفرینندگان فرهنگی، هنری و ادبی در این سامان پرورش یافته‌اند و استعدادهای فرهنگی، هنری و ادبی بسیاری شناسایی و معرفی شده‌اند، گویا هنوز تا معرفی میراث فرهنگی و پیش‌گامان و نخبگان فرهنگی، هنری و ادبی کشور به نسل جدید و مردم، راهی دراز در پیش داریم. مؤسسه فرهنگی دُرِّ دَری، خانه ادبیات افغانستان و کانون ادبی و فرهنگی کلمه در اقدامی مشترک بر آن شدند تا برای برطرف کردن این خالی‌گاه، سلسله همایش‌هایی با عنوان «عکس یادگاری» را با هدف معرفی بهتر و بیش‌تر چهره‌های کوشا، اثرگذار و ماندگار فرهنگی، هنری و ادبی افغانستان به نسل مهاجر و جامعه میزبان برگزار کنند تا راه برای برخی فعالیت‌های دیگر در قدردانی از خدمت اهل فرهنگ، هنر و ادب کشور هم باز شود.

نخستین ویژه‌برنامه «عکس یادگاری» با عنوان اختصاصی «شرح آیینه» برای نکوداشت جایگاه ادبی «حمید مبشّر»، از شاعران نسل دوم ادبیات مهاجرت افغانستان در ایران برگزار می‌شود. کارشناسان در این ویژه‌برنامه به نقش مبشّر در ادبیات مهاجرت افغانستان می‌پردازند و زندگی ادبی و ویژگی سبک شعری او را از زاویه‌های گوناگون بررسی می‌کنند. چنین همایشی در نوع خود، یگانه نشستی است که در این سطح و اندازه برای بررسی جایگاه ادبی این شاعر ارزنده برگزار می‌شود. امید داریم علاقه‌مندانی که در این نشست حضور می‌یابند و آنانی که ویژ‌ه‌نامه این برنامه را می‌خوانند، با چهره ادبی و اشعار مبشّر بهتر و بیش‌تر آشنا شوند و این گونه بتوانیم سپاسی به جای آوریم به محضر دوست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

دکمه بازگشت به بالا
بستن