دفتر خانه ادبیات افغانستان در اصفهان، میزبان «در سوگ منتقد»
روابط عمومی خانه ادبیات افغانستان: ویژهبرنامه «در سوگ منتقد»، ساعت 13 روز پنجشنبه، سوم جدی (دی) 1394 با حضور اهل ادب افغانستان و ایران در خانه هنرمندان (چهارراه آبشار) برگزار شد.
در ابتدای این نشست که دفتر خانه ادبیات افغانستان در اصفهان آن را برگزار کرده بود، محمدمهدی احمدی از «ماهیت نقد» سخن گفت. وی با برشمردن تاریخچه نقد در آثار ادبی به بررسی نقد در قدیم و زمان حال پرداخت و یکی از تفاوتهای نقد در این دوران را تمییز دادن خوب و بد در آثار دانست. احمدی در ادامه به انواع نقد یا مکتبهای نقادی اشاره کرد و برای نمونه، نقد روانشناختی و نقد اجتماعی را توضیح داد و به مثالهای آن در آثار شاعران اشاره کرد. سخنان پایانی احمدی، تأکید بر اهمیت نقد آثار ادبی بود که به گفته وی، نقد باعث رشد و پیشرفت ادبیات میشود و نبود نقد سالم و منتقد سالم به این ادبیات آسیب میزند.
«اثرات منفی جراحیهای سرپایی بر داستان امروز»، عنوان مبحثی بود که رسول سیمیا، نویسنده «پس از مرگ عیسی» آن را مطرح کرد. آغازگر سخنان سیمیا، شعری از مولانا بود با این عنوان: «ای برادر، قصه چون پیمانهای است/ معنی اندر وی مثال دانهای است/ دانه معنی بگیرد مرد عقل/ ننگرد پیمانه را گر گشت نقل». وی با چند مقدمهمانند، سخنان خود را پیش برد و گفت: «به قول گادامر، «هرمنوتیست»، بد کسی است که همیشه میخواهد «حرف آخر» را بزند، اما واقعیت این است که در عالم اندیشه، حرف آخری وجود ندارد. این ما هستیم که در مقام فرد به «آخر» میرسیم.» آنگاه پرسید: «جهان چیست؟ جهان اثر چیست؟ جهانبینی اثر چیست؟» و «در مقام منتقد یا مخاطب؟» را هم به عنوان سومین بحث مقدماتی مطرح کرد. سپس آفتهای نقد در داستان را به بحث گرفت.
سیمیا در نخستین بخش از برشماری این آفتها گفت: «در زمینه نثر و زبان، در ادبیات، رسم الخط، تلفظ و صحیحنویسی واحدی نداریم که اینها از رسانههای متفاوت، نقش گویشها و تأثیر آن بر ذهن مخاطب ریشه میگیرد و نویسنده در عذاب پیدا کردن زبان و نثری اثرگذار سردرگم میماند. با تکرار مفاهیم و موضوع نیز نویسنده از جهان خود غافل میشود و نمیتواند به نگاه و مفهوم خاص دست یابد و به همین دلیل، به تکرار موضوعاتی چون آوارگی و جنگ دچار میشود. خودسانسوری و از خود بیگانگی هم سبب فراموش کردن خود یا مرگ من درون در زبان امروز، در شخصیتهای امروزی و در وسایل و اسباب امروزی میشود».
وی در اشاره به تابوشکنی گفت: «کمتر شده است که مؤلف در زبان بتواند برخی از هنجارهای اشتباه موجود را بشکند و بتواند نثری سالم و سلیس بیافریند به طوری که خاص نویسنده باشد. متأسفانه منتقدان هم در این خصوص کاری نکرده و فضا و بستری ایجاد نکردهاند. تابوشکنی در ایده و موضوع، ساختار، گونههای مختلف داستان و شخصیتهای داستانی هم ایجاد شده، ولی مؤلف هرگز نتوانسته است در این زمینهها کاری انجام دهد و منتقد هم کمکی نکرده است چه برای بسترسازی برای مخاطب و چه برای نویسنده».
مسئول دفتر خانه ادبیات افغانستان در اصفهان در زمینه الگوسازی افزود: «متأسفانه رویکرد بستر منتقدان به گونهای بوده است که در زمینههای مختلف از جمله موضوع و محتوا، نثر و زبان در داستان افغانستان به سمت و سوق دادن و جهتدهی به نمونههای محدودی متمرکزی بوده و کمتر وسعت یافته و عموما این الگوها در زمینه داستانهای جهان نیز بسیار کوچک و متمرکز بوده است».
سیمیا در بخش دیگری از سخنانش گفت: «از دیگر آفتها میتوان به شعار دادن نویسنده در آثار اشاره کرد که به صراحت دیده میشود شعارها، فردی یا اجتماعی است. در برخی از داستانها نیز نویسنده در مقام پیامبر یا منجی عمل میکند. از دیگر آفتها اثرپذیری از شعر است که باعث شده جملات شاعرانه نوشته شود، ولی کاربردی داستانی نداشته باشد. همچنین برخی از منتقدان، شاعر بودهاند و اثر منفی در داستان امروز گذاشتهاند».
به گفته سیمیا، شخصیتهای ماندگار به این دلایل پدید نمیآیند: «مشکل در پیدا کردن زبان و لحن؛ فرمگرایی محض؛ نداشتن مخاطب خاص؛ پایین گرفتن سطح شعور مخاطب و شعار دادن محض و پیام داشتن محض در داستان». او در پایان سخنانش از مرگ هویت داستانی گفت و افزود: «متأسفانه داستان ما هویتی ندارد که بتواند کشور افغانستان را با ادبیاتی شناسنامهدار نشان دهد».
حسین عبدالوند، نویسنده «صدایم میزنم» و «دستم از این بازتر نبود» به عنوان کارشناس دیگر این ویژهبرنامه، بحثی با عنوان «منتقد و رمزگشایی از شعر آزاد» را پیش برد. وی با اشاره به مانیفستهای شعری، توضیحات مختصری در مورد موج نو، حجم، دیگر و موج ناب و شعر آزاد معاصر داد. به نظر عبدالوند، «چند پاره شدن جریانهای شعر آزاد بعد از نیما و عدم تسلط به نظریههای ادبی باعث شده است نقد قدرتمند و ریشهدار آن طور که باید به وجود نیاید.» وی در ادامه سخنانش به موضوع کلیشه شدن شعرها در محتوا و ساختار اشاره کرد و در این باره توضیح داد.
در بخش پایانی این نشست، شاعران خانه ادبیات افغانستان در دفتر اصفهان مانند مریم یعقوبی، باران صادقی، رضا آقاجانی، رسول سیمیا و محمدمهدی احمدی شعر خواندند و حسین عبدالوند این آثار را نقد و بررسی کرد. در این نشست، رضا گلابچیان، نویسنده «تَلِ عاشقان»، مهدی نظارتیزاده، نویسنده «یادگاری با درخت بزرگ میشود» و ایمان صفری، نویسنده «مونتانا» هم مهمان خانه ادبیات افغانستان بودند.