سیرابی با «واژه های تشنه»

مهدی غزنوی

اولین کنگره‌ی شعر عاشورایی افغانستان با عنوان «همایش ادبی واژه‌های تشنه»، جمعه 15 قوس (آذر) 1392 به همت حلقه‌ی ادبی پردیس و با همکاری لیسه‌ی عالی پردیس و انجمن ادبی هشت‌بهشت در کابل برگزار شد.

این همایش با تلاوت عبدالشکور فلاح آغاز شد و با سخنرانی نصیراحمد واحدی، مدیر و مؤسس لیسه‌ی عالی پردیس، شعرخوانی شاعران و سخنرانی استاد سید ابوطالب مظفری، مهمان ویژه و یکی از داوران  این همایش ادبی ادامه یافت.

شعر نمی‌تواند غیر ایدئولوژیک باشد

نصیراحمد واحدی که مؤلفه‌های ادبیات متعهد را موضوع صحبت خود قرار داده بود، به نقد این باور پرداخت که شعر باید غیر ایدئولوژیک باشد. به گفته‌ی مدیر لیسه‌ی عالی پردیس، شعر از مقولاتی است که نمی‌تواند غیر ایدئولوژیک و فاقد پشتوانه‌ی فکری مشخص باشد، اما آنچه مهم است، این است که شعر به عنوان تأثیرگذار‌ترین ابزار انتقال پیام، دارای ایدئولوژی اسلامی باشد.

واحدی با اشاره به پیشینه‌ی شعر و نزدیکی شاعران در روزگار گذشته به ارباب قدرت تأکید کرد: این گونه‌ی ادبی، بر خلاف سایر قالب‌های هنری مثل سینما و…، هنوز هم به دلیل بی‌هزینه بودن و به آسانی قابل انتقال بودن، یکی از پرکاربرد‌ترین وسیله‌های انتقال پیام است. پس شاعران ارزش‌گرای آیینی که رسالت انتقال پیام‌های دینی و مذهبی را بر دوش می‌کشند، باید قدر ببینند.

مدیر لیسه پردیس با اشاره به برخی مؤلفه‌های شعر و ادبیات متعهد، در کنار برخورداری از ویژگی‌های بر‌تر تکنیکی ـ هنری، شعر متعهد را محصول تعهد درونی شاعر خواند و گفت: شاعر و هنرمند متعهد کسی است که ضمن آفرینش هنر و ادبیات ارزشی و متعهد، خود نیز دارای پای بندی عملی به ارزش‌ها و اصولی باشد که از آن‌ها در شعر خود سخن می‌گوید.

هنر ذاتا متعهد است

سید ابوطالب مظفری که در کنار محمدکاظم کاظمی و سید فضل‌الله قدسی مسئولیت داوری آثار رسیده به دبیرخانه‌ی همایش ادبی «واژه‌های تشنه» را بر دوش داشت، مهمان ویژه‌ی اولین کنگره‌ی شعر عاشورایی افغانستان بود و به تفصیل درباره‌ی آسیب‌شناسی ادبیات آیینی کشور سخن گفت.

مظفری در بخش نخست سخنان خود با اشاره به اصالت تعهد در هنر و ادبیات تأکید کرد: ما نباید نگران کشیده شدن هنر و ادبیات به سمت ابتذال باشیم؛ زیرا هنر و ادبیات اصیل همواره در سطح متعالی قرار دارد و آنچه به عنوان ادبیات مبتذل مطرح است، بسیار سطحی است و نمی‌تواند مایه‌ی نگرانی باشد. ادبیات فارسی، در مجموع ادبیات دینی و معنویت گراست و اصولا پدیده‌ی دین‌گریزی در ادبیات ما جایگاهی ندارد؛ زیرا هنر و ادبیات ذاتا نمی‌تواند دین‌گریز باشد. ادبیات با درون انسان سر و کار دارد و بازگو کننده زبان حال آدمی است نه زبان قال او و این یکی از مهم‌ترین وجوه اشتراک هنر و ادبیات با گوهر دین است.

مثنوی؛ نماد اصالت معنویت

مظفری با اشاره به تلاش گسترده‌ی غرب برای معنویت‌زدایی در روزگار پس از رنسانس، قرار گرفتن کتاب مثنوی مولانا جلال الدین محمد بلخی را به عنوان پرفروش‌ترین کتاب در چند سال اخیر در غرب نشانه‌ی اصالت معنویت خواند و آن را نتیجه‌ی گرایش شدید انسان امروز به معنویت و نیز غنای معنوی مثنوی مولوی و قدرت شگفت این اثر ارجمند در پاسخ‌گویی به نیازهای درونی انسان مدرن غربی دانست که از فقدان معنویت در زندگی جمعی و فردی خود رنج می‌برد.

ابوطالب مظفری، بخشی از ابتذال رایج در هنر و ادبیات را ناشی از توده‌ای شدن آن دانست و در این مورد به سرنوشت مشترک دیانت و ادبیات اشاره کرد و گفت: گوهر دیانت در اصل، پاک و مقدس است، اما وقتی به دست ما انسان‌ها می‌افتد، به سمت نوعی هبوط و تنزل و ابتذال کشیده می‌شود. مظفری با اشاره به اختلاف فاحش دینی که آخرین پیامبر گرامی خدا، بر بشر عرضه کرده است، با آنچه امروزه در جوامع اسلامی از آن به عنوان دین سخن به میان می‌آید، افزود: ما باید میان گوهر دین و آنچه انسان‌ها به نام دین می‌بافند و می‌سازند، تفکیک قایل شویم. در غیر این صورت، اگر ما گرایش‌ها و برداشت‌های خودمان را بر دین تحمیل کنیم، دین با شکست و آسیب مواجه خواهد شد، آن‌گونه که نمونه‌ی آن را اکنون در افغانستان می‌بینیم.

غفلت از خویش

سخنران ویژه‌ی اولین کنگره‌ی شعر عاشورایی افغانستان در بازشماری عوامل بازدارنده از رشد و بالندگی ادبیات آیینی گفت: یکی از آفاتی که مایه‌ی عدم رشد ادبیات آیینی ما شده، توجه بیش از حد شاعران به ابژه و غفلت از سوژه بوده است. مظفری در تبیین این مفهوم افزود: ما به جای نگاه موضوعی به رویدادهای مذهبی، باید نگاه سوژه‌ای و واقع‌بینانه به آن داشته باشیم و پیش از هر چیزی، نسبت خودمان را با رویداد‌ها و الگوهای مذهبی ـ تاریخی مان روشن کنیم.

مظفری با اشاره به اینکه سوژه خود ما ـ به عنوان شاعر آیینی یا پیرو مکتب عاشورا ـ هستیم؛ در مورد باز‌شناسی نسبت مان با عاشورا، به این بیت از بیدل استناد کرد که:  «کیست در این انجمن محرم عشق غیور؟ /ما همه بی‌غیرتیم، آینه در کربلاست». بیدل در این بیت، به خوبی، نسبت خود/ما را با کربلا و عاشورا تبیین کرده است و شاعران امروز ما با نگاه سوژه‌ای به عاشورا و بازیابی نسبت خود با این حادثه‌ی بزرگ باید برای پالودن گوهر دین از کژی‌ها و ناراستی تحمیل‌شده بر آن تلاش کنند.

امام حسین، انحصاری نیست

این شاعر پیش‌گام ادبیات مهاجرت با اشاره به اینکه دین برای ساختن ما به ما عرضه شده و چیزی همانند یک موجود مقدس نیازمند ستایش نیست، گفت: ما نمی‌توانیم دین را مصادره کنیم و آن را در انحصار خود در بیاوریم و دیگران را بیرون از دایره‌ی دین قرار دهیم.

در پیوند به این موضوع، سخنران ویژه‌ی اولین کنگره‌ی شعر عاشورایی افغانستان با نگرشی نقادانه به طرز دید شیعیان نسبت به عاشورا و امام حسین(ع) گفت: یکی از مشکلات ما این است که تصور می‌کنیم تنها ما حق داریم شعر عاشورایی بگوییم و امام حسین تنها امام ماست؛ در حالی که شاعران غیر شیعی سنی‌مذهب نیز در مورد عاشورا و امام حسین شعرهای بسیار زیبایی سروده‌اند. ابوطالب مظفری در این مورد به عنوان نمونه به شاعرانی همچون صوفی عشقری و قهار عاصی اشاره کرده و با بسط و تعمیم این موضوع به مثابه‌ی حقیقتی کلی در مورد همه‌ی امامان، تأکید کرد: نگرش انحصاری ما به عاشورا و امام حسین که مایه‌ی غفلت مان از شاعران غیر شیعی شده است؛ همانند بی‌توجهی ما به مهم‌ترین کتاب‌هایی است که توسط مسیحیانی همچون جرج جرداق و سلیمان کتانی در مورد حضرت علی نوشته شده، در حالی که خود ما که مدعی تشیع و پیروی امام علی(ع) هستیم، نتوانسته‌ایم چنین آثاری را در باره‌ی شخصیت ایشان پدید آوریم.

کلی‌نگری

به باور مظفری، کلی‌نگری از آفات و آسیب‌های دیگر شعر و ادبیات آیینی ماست؛ به گونه‌ای که این نوع از ادبیات بیش از آنکه به جزئیات ماجرا و پدیده‌ها بنگرد، به مفاهیم کلی آن نظر می‌کند و این از بار و تأثیرگذاری هنری آن می‌کاهد. مظفری با اشاره به اشعار عمان سامانی صاحب گنجینة الاسرار در مورد عاشورا و نگاه جزئی‌نگر او به رویدادهای عاشورایی تأکید کرد که این نوع شعر به دلیل نزدیک شدن شاعر به موضوع، بسیار جان‌سوز‌تر و مؤثر‌تر از شعرهایی است که از منظری کلی به آن نگاه می‌کنند.

مظفری با تفکیک شعر از تاریخ‌نویسی و مقتل‌نگاری تأکید کرد: شاعر و هنرمند به کمک نیروی تخیل خود، از زبان حال و ناگفته‌های درونی افراد محاکات می‌کنند و با این کار، میزان تأثیرگذاری اثر خود را بالا می‌برند؛ در حالی که تاریخ‌نگار و مقتل‌نویس، صرفا اموری را ثبت و ضبط می‌کنند که برای شان قابل مشاهده باشد؛ زیرا آنان توانایی راه‌یابی به درون افراد و دریافتن رازهای نهفته در آن را ندارند.

عوام‌زدگی

عوام‌زدگی از آفات و آسیب‌های دیگر شعر آیینی است که مظفری از آن به عنوان یکی دیگر از موانع رشد و تکامل ادبیات آیینی نام برد. سخنران ویژه‌ی همایش ادبی «واژه‌های تشنه»، با اشاره به برخی اشعار مغایر شأن امام حسین علیه السلام که توسط روضه‌خوان‌ها خوانده می‌شود، تأکید کرد: مسئولیت شاعران و هنرمندان متعهد ما این است که برای مبارزه با این وضعیت تلاش کنند.

مظفری در پایان، با ستایش مجدد از برگزاری همایش ادبی «واژه‌های تشنه»، اولین کنگره‌ی شعر عاشورایی در افغانستان، بر حمایت از جوانان و جذب آنان به حلقات ادبی تأکید کرد و گفت: نباید جوانان را به عنوان انسان‌های بالفطره گناهکار نگاه کنیم؛ بلکه برعکس باید با آنان با عطوفت و مهربانی دینی رفتار شود و زمینه‌های حضور و مشارکت آنان در حوزه‌های مختلف فرهنگی ـ ادبی فراهم گردد.

بر اساس اعلام این همایش، سیده تُکتَم حسینی، محمدجعفر عزیزی و سید حیدر احمدی بلندی، به ترتیب مقام اول، دوم و سوم مسابقه‌ی شعر عاشورایی «واژه‌های تشنه» را از آن خود کرده و مستحق دریافت جایزه‌های نقدی ۲۰۰۰۰، ۱۵۰۰۰ و ۱۰۰۰۰ افغانی از سوی حلقه‌ی ادبی پردیس، برگزار کننده‌ی اولین کنگره‌ی شعر عاشورایی افغانستان شناخته شدند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

دکمه بازگشت به بالا
بستن