بوسه‌باران کرد خاک مکه را خیل ملک

خلیل‌الله خلیلی

انقلابی در زمین و آسمان آمد پدید

لرزشی در پیکر و کون مکان آمد پدید

پرده‌داران پرده افکندند از ایوان عرش

کز ازل بر عرش یزدان، میمهان آمد پدید

بعد عمری در ضمیر مرده‌ی نوع بشر

اضطراب سوزش و شور تکان آمد پدید

گفت‌وگوها در حریم ماه و اختر شد به پا

کان نهفته راز، اینک بر عیان آمد پدید

شاهدان چرخ افتادند در رنج از حسد

کان چراغ آسمان در خاکیان آمد پدید

بوسه‌باران کرد خاک  مکه را خیل ملک

کز زمینش، فخر ماه و آسمان آمد پدید

عقل، حیران شد که از ویرانه بیوه زنی

این درخشان آفتابِ جاودان آمد پدید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

دکمه بازگشت به بالا
بستن