«جشن باغ» با حضور شاعران و نویسندگان کودک و نوجوان برگزار شد

گزارش کامل از «جشن باغ»

روابط عمومی خانه ادبیات افغانستان: خانه ادبیات افغانستان، «جشن باغ» را به مناسبت آغاز سومین سال انتشار مجله «باغ»، ویژه کودکان و نوجوانان با حضور شاعران و نویسندگان کودک و نوجوان برگزار کرد.

«جشن باغ» هم‌زمان با روز ادبیات کودک و نوجوان در ایران، از ساعت ۱۸ تا ۲۰ عصر چهارشنبه، ۱۸ تیر (سرطان) ۱۳۹۳ در تالار مهر حوزه هنری تهران برگزار شد. این برنامه که گردانندگی آن بر عهده علی‌مدد رضوانی، مدیر بخش شعر خانه ادبیات بود، با تلاوت آیاتی از کلام‌الله مجید آغاز گردید. پس از پخش سرودهای ملی جمهوری اسلامی ایران و افغانستان، صادق دهقان، مدیر خانه ادبیات افغانستان با خوش‌آمدگویی به حاضران، این جشن را افتتاح کرد.

مدیر خانه ادبیات افغانستان در آغاز سخنانش با بیان برپایی «جشن سه سالگی مجله باغ» در آستانه 95 سالگی نشریات کودک و نوجوان در افغانستان و روز ادبیات کودک و نوجوان در ایران، این جشن را به شرکت‌کنندگان و همکاران مجله «باغ» شادباش گفت.

sahneharayi

دهقان در تشریح وضعیت کودکان و نوجوانان دیروز و امروز افغانستان گفت: «کودکی‌ها و نوجوانی‌های بیشتر پدران و مادران ما در محرومیت مطلق گذشته است. شاید بسیاری از شما این حکایت معمول را از پدر و مادر خودتان یا پدرکلان و مادرکلان‌هایتان شنیده باشید که مثلا مادرشان سر زایمان از دنیا رفته و فرزندش بی‌ سرپناه مانده است. بعد این نسل وقتی بزرگ شده، با انواع ستم‌گری‌های سیستماتیک اجتماعی و سیاسی در جامعه خود دست به گریبان بوده است. خلاصه، آن نسل چندان کودکی نکردند. با این حال، تلاش می‌کردند من و تو، کودکی کنیم و از نوجوانی خود لذت ببریم، هرچند گذراندن کودکی و نوجوانی در غربت شاید طعم چندان خوش‌آیندی نداشته باشد، ولی دست کم، از این‌که اصلا کودکی و نوجوانی را درک نکنی، بهتر است».

این شاعر و نویسنده افغانستانی در ادامه سخنانش افزود: «بسیاری از ما و شماها در کوچه‌ پس‌کوچه‌های داغ تابستان و روزهای سرد زمستان با بازی‌های پسرانه و دخترانه بزرگ شدیم، ولی زود، دنیای زیبای خود را به جنگ و آوارگی باختیم و با دستان پینه‌بسته پدر و نگاه همیشه نگران مادر آشنا شدیم. حالا هم سه میلیون کودک در کشور ما هنوز به آموزش و پرورش دسترسی ندارند و با پدیده کودکان کار و خیابان روبه‌روییم و شماری از کودکان و نوجوانان مهاجر هم از تحصیل باز‌می‌مانند».

دهقان وضعیت ادبیات کودک و نوجوان در افغانستان را نامناسب توصیف کرد و گفت: «وضعیت ادبیات کودک و نوجوان در کشور ما بسیار دردناک است. از زمانی که سراج الاطفال در سال 1298 در کابل منتشر شد، تا کنون نزدیک به یک قرن می‌گذرد، ولی تلاش‌هایی که در طول این سال‌ها برای فرهنگ‌سازی در این زمینه انجام شده، بسیار اندک بوده است». وی با بیان این نکته، از شاعران و نویسندگان افغانستان خواست در اقدامی فراگیر برای کودکان و نوجوانان بسرایند و بنویسند. او در همین زمینه به نقش «مجله باغ» اشاره کرد و افزود: «به نظر می‌رسد وقت آن رسیده است که تکانی به خود بدهیم و جنبشی فراگیر را در نوشتن و سرودن برای کودکان و نوجوانان آغاز کنیم که اگر دیرتر از این بجنبیم، «خسر الدنیا و الاخره» خواهیم شد. بی‌شک، نقش مجله‌هایی مانند «باغ» در شکل‌گیری چنین جنبشی و نهادینه‌سازی فرهنگ «کتاب‌خوانی» بسیار اهمیت دارد و باید تلاش کارگزاران این مجله را ارج بگذاریم».

مدیر خانه ادبیات افغانستان درباره توجه این نهاد ادبی و فرهنگی به ادبیات کودک و نوجوان چنین بیان داشت: «‌از آغاز تأسیس خانه ادبیات افغانستان، مدیریت کودک و نوجوان هم تشکیل شد و در همان آغاز راه، کتاب ‌»مردی كه خنده می‌فروخت» نوشته محمدحسین محمدی به بازار فرهنگ رسید، ولی متأسفانه این مدیریت فعال باقی نماند». وی اظهار امیدواری کرد که برگزاری جشن باغ، نقطه‌ عطفی باشد برای فعالیت جدّی‌تر مدیریت کودک و نوجوان در خانه. او از تلاش خانه ادبیات برای توجه به دیگر بخش‌هایی سخن گفت که به آن‌ها بی‌اعتنایی شده است و در این مورد افزود: «تلاش داریم در خانه ادبیات افغانستان، به بخش‌هایی بپردازیم که در عرصه ادبیات به آن‌ها بی‌توجهی شده است، مانند: ادبیات کودک و نوجوان، ادبیات زنان، ادبیات طنز، ترجمه و پژوهش ادبی. از همین جا از همه اعضای خانه و نیز دیگر کارشناسان و فعالان ادبی می‌خواهیم خانه ادبیات را در رسیدن به این هدف‌گذاری بنیادین یاری کنند».

dehghan

مدیر خانه ادبیات افغانستان در بخش دیگری از سخنانش با گرامی‌داشت یاد علامه طرزی گفت: «سزاوار می‌بینم یادی کنم از پیش‌گام ادبیات کودک و نوجوان در افغانستان، زنده‌یاد علامه محمود طرزی، مدیرمسئول سراج الاطفال که پدر روزنامه‌نگاری افغانستان نیز به شمار می‌رود. به یقین، نقش پررنگ طرزی در فرهنگ‌سازی برای جامعه در حال گذار افغانستان به سوی مدرن‌سازی در صد سال پیش و توجه به نسل آینده‌ساز کشور، فراموش‌ناشدنی است».

دهقان برای این‌که یاد پیش‌گامان و فعالان ادبیات کودک و نوجوان در ذهن مخاطبان زنده بماند، به صورت فهرست‌وار به نام‌هایی اشاره کرد و گفت: «به جز سراج الاطفال، نام‌ مجله‌ها و فعالانی هم در تاریخ ادبیات کودک و نوجوان افغانستان ماندگار شده‌اند: دَ کوچینیانو ژغ (عثمان نژند)، انیس اطفال (غلام عمر شاکر)، دَ کوچینیانو انیس (محمدطاهر پاک‌نهاد)، دَ کَمکیانو انیس (شکریه رعد)، پیشاهنگ (مریم بختیار)، روشنک (محب بارش)، غُچی، گلستانه، طراوت، کودک افغان و باغ».

مدیر خانه ادبیات افغانستان از آصف مایل، رازق رویین، عبدالغفور رحیل، عبدالغفور پویا فاریابی، ناصر طهوری و دستگیر پنج‌شیری به عنوان شاعران کودک و نوجوان افغانستان و غلام‌حیدر یگانه، میرحسام‌الدین برومند، قدیر حبیب، گل‌احمد نظری آریانا، سید داوود زهدی، جمال فخری، محمدآصف معروف، پاییز حسینی، محمدرازق فانی، پروین پژواک، برشنا نظری، عارف سراب‌یار، محمداعظم ره‌نورد زریاب، حسین فخری و محمدحسین محمدی به عنوان داستان‌نویسان کودک و نوجوان افغانستان نام برد.

پس از سخنان دهقان، نما‌آهنگ ویژه شکل‌گیری مجله «باغ» پخش شد که حسین قلندری از اعضای خانه ادبیات آن را ساخته بود. سپس مریم احمدی، مدیر هنری خانه ادبیات افغانستان پیام محمدحسین محمدی، نویسنده معاصر افغانستان را خواند که از استکهلم سوئد به این جشن فرستاده بود.

محمدی با بیان چگونگی روی آوردن خودش به شعرسرایی و داستان‌نویسی برای ادبیات کودک و نوجوان گفته بود: «در دهه هفتاد، مجله صدای کودکان را در چهار صفحه و در تیراژی محدود منتشر کردیم و خوش‌حال بودیم که در بین نشریه‌های مهاجرین، نشریه‌ای هم برای کودکان داریم؛ اما صدای کودکان را هیچ‌کس نشنید و شماره‌ دومش را هم نتوانستیم منتشر کنیم، اما هیچ‌گاه نمی‌توانستم از ادبیات کودک دل بکنم».

20140709214259-MO3N3262

محمدی در پیام خود از انتشار ماه‌نامه غُچی‌ (پرستو) برای کودکان و گلستانه برای نوجوانان  و طراوت و آشنایی با محمدسرور رجایی، مدیرمسئول مجله «باغ» یاد کرده و درباره وضعیت ادبیات کودک و نوجوان در افغانستان نوشته بود: «متأسفانه ادبیات کودک در بین ما مردم همانند خود کودکان، همیشه با بی‌مهری روبه‌رو بوده، حتا از سوی خود ما. دلم می‌خواست کودکان وطنم، شاعر و نویسنده‌‌ای داشته باشند که برای آن‌ها بنویسدو من، یکی از آن شاعران و نویسنده‌‌گان ‌باشم. پسرم، پارسا، امسال صنف دوم است و می‌تواند بخواند و بنویسد، اما شاعر و نویسنده‌ای نداریم که برای او و دوستانش بنویسد و حتا ‌داستان «ماه‌ و ماهی»، نخستین داستانی‌ که‌‌ بیست سال پیش‌ برای کودکان نوشته‌ام‌، هنوز‌ به‌ صورت کتاب منتشر نشده است. حالا «باغ»ی وجود دارد و امیدوارم در این باغ، شاعران و نویسنده‌هایی نیز پرورش بیابند که برای کودکان بسرایند و بنویسند».

_MG_3944

در ادامه این نشست ادبی و فرهنگی، محمدسرور رجایی، مدیرمسئول مجله «باغ» در سخنانی، «باغ» را حسرت دوران کودکی خود نامید و گفت: «کودکان سرزمین من نه تنها در موضوع ادبیات، بلكه در ارتباط با تمامی بخش‌های زندگی خود حسرت‌های فراوانی دارند. در افغانستان، مسئولان فرهنگی همان طور كه كودك را بی‌اهمیت حساب می‌كنند، ادبیات كودك را هم بی‌ارزش می‌دانند. این در حالی است كه ادبیات كودك، زیرساخت ادبیات بزرگ‌سال است».

مدیرمسئول «باغ» در پایان سخنانش گفت: «از تمام شاعران و نویسندگان افغانستانی می‌خواهم به ادبیات كودك توجه كنند؛ چرا كه اگر فرزندانمان به ادبیات توجه كنند، در بزرگ‌سالی به ادبیات علاقه‌مند می‌شوند و آینده‌ای سزاوار برای سرزمین ما می‌سازند».

1393041820073708_PhotoL

«جشن باغ» با آوازخوانی نادیا جعفری، کودک افغانستانی ادامه یافت. وی آوازی را با شعر محمدسرور رجایی خواند که عارف جعفری، پدر هنرمندش برای آن آهنگ‌سازی کرده بود. پس از آن، جواد محقق، شاعر و نویسنده کودک و نوجوان و روزنامه‌نگار به موضوع شعر كودك و نوجوان در ایران اشاره کرد و گفت: «در عرصه شعر كودك و قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و در فعال‌ترین روزهای این شاخه ادبی، تنها شخصیت‌هایی هم‌چون عباس یمینی شریف، پروین دولت‌آبادی و محمود كیانوش به طور جدّی در این حوزه كار می‌كردند. اشعار عباس یمینی شریف، ساده، ولی دارای اشكال‌های متعددی بود. آثار پروین دولت‌آبادی نیز  با این‌که از قوت شعری و تخیل بالا برخوردار بود، به دلیل زبان كهن و سختی كه داشت، به راحتی با مخاطبان خود ارتباط برقرار نمی‌کرد. در این میان، محمود كیانوش آثار خوب و درستی در حیطه كودك و نوجوان سرود كه بعدها این آثار به میزان سنجشی برای شاعران كودك و نوجوان تبدیل شد».

محقق در ادامه سخنان خود گفت: «ادبیات ماركسیستی و چپ در بین نویسندگان و شاعران پیش از انقلاب اسلامی سیطره داشت. به دلیل فضای دیكتاتوری و خفقانی كه در آن دوران وجود داشت، برخی شاعران آثار بزرگ‌سال خود را با عنوان كودك و نوجوان و در فضای كودكانه منتشر می‌كردند که به طور عمده، آثاری در زمینه فکری اندیشه چپ بود».

13930419000043_PhotoL

این شاعر و نویسنده کودک و نوجوان در بخش دیگری از گفته‌هایش افزود: «پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ادبیات كودك در ایران به صورت جریانی جدّی در كنار ادبیات بزرگ‌سال مطرح شد و امروز به جرئت می‌توان گفت بیش از پنجاه شاعر مطرح كودك و نوجوان در کشور ما وجود دارند. البته عمده آثار كودك و نوجوان پیش از انقلاب اسلامی به بازنویسی متون كهن محدود می‌شد، اما پس از انقلاب، ژانرهای ادبی متعددی هم‌چون بازنویسی‌ها، داستان‌های كوتاه، بلند و رمان كودك و نوجوان نیز شكوفا شد».

محقق با پرسش درباره چیستی و ضرورت وجود ادبیات کودک و نوجوان گفت: «نكته‌ای كه هنوز بین برخی دوستان محل مجادله است، این است كه آیا به ادبیات كودك نیاز داریم یا خیر. به نظر می‌رسد با وجود گسترده شدن ادبیات كودك و نوجوان به شكل امروزی، هنوز هم كسانی هستند كه ادبیات كودك را در ایران جدّی نمی‌گیرند و معتقدند بچه‌ها مانند قدیم باید با اشعار و ادبیات بزرگ‌سال آشنا شوند. البته در عالم واقع نمی‌توانیم جلوی جریان تنومند ادبیات كودك و نوجوان را بگیریم و در عین حال، دیگر زمان آموزش به شیوه مكتب‌خانه‌های قدیم گذشته است. تصورم این است كه می‌توان از افراط و تفریط پرهیز كرد و ادبیاتی بین ادبیات كلاسیك و ادبیات كودكانه امروز شكل داد تا كودكان با خواندن آن، در بزرگ‌سالی، مخاطب جدّی ادبیات شوند. در کشوری مانند افغانستان نیز که به گسترش سواد خواندن نیاز دارد، ادبیات کودک می‌تواند قدرت خوانش نوسوادان را به شکل جدّی بالا ببرد».

اسدالله شعبانی، شاعر كودك و نوجوان و مدیر انتشارات توکا دیگر مهمان «جشن باغ» بود که گفت: «خوش‌حالم از طریق مجله باغ با کودکان افغانستانی در ارتباط هستیم. دوست دارم روزی برسد که در کابل و در حضور کودکان افغانستانی شعر بخوانیم البته اگر اهریمن جنگ و خشونت دست از سر کودکان بردارد و آن‌ها بتوانند در دنیای زیبای کودکی خودشان زندگی کنند. یکی از دل‌بستگی‌های من این است که خارج از این خطوط که رایج است، در یک جغرافیای بزرگ فرهنگی، همه آن‌هایی که با خراسان بزرگ سر و کار دارند و دلشان به فرهنگ و زبان فارسی روشن است، به گفت‌وگو روی بیاورند تا بچه‌ها در امنیت بتوانند بچگی کنند. شاعران كودك و نوجوان ایران دوست دارند روزی به افغانستان بیایند و برای كودكان افغان شعر بگویند. امیدوارم همه مردم دنیا به زبان انسانیت سخن بگویند، كینه‌ها از بین برود و شادی برای همه كودكان فراهم شود».

شعبانی در ادامه سخنانش افزود: «یکی از دغدغه‌های من این است که این جغرافیای رسمی کنار برود و همه مردم دنیا با زبان انسان سخن بگویند تا کینه‌ها و خشونت‌ها از بین برود و بزرگ‌ترین شادی برای کودکان در همه گوشه و کنار جهان فراهم شود. ما شاعران کودکان هستیم و برای همه کودکان شعر می‌گوییم و از آسیب دیدن یک کودک در همه جهان ناراحت می‌شویم. امیدواریم که کودکان افغانستانی شعری را بخوانند که صلح را به آن‌ها یاد بدهد».

20140709214303-MO3N3336

شعبانی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: «متأسفانه می‌بینیم دست‌های ناپیدایی، خشونت و خون‌ریزی را در سرزمین‌های ما به وجود آورده‌اند. ما از مرگ کودکان در زیر دست و پای گروهی تبه‌کار و خشونت‌گرا و متعصب متأسف هستیم. در همین آشوب خوش‌حالیم که نشریاتی مانند باغ برای کودکان شکل می‌گیرد. اگر کودکان را جدّی بگیریم، باید حقوق کودکان را رعایت کنیم. باید تلاش کنیم پدیده‌هایی مانند کودک‌آزاری، کودکان کار، کودکان رهاشده و کودکانی را که درگیر عملیات شرم‌آور انتحاری می‌شوند، نفی کنیم».

شعبانی درباره برداشت خود از شعر کودک چنین بیان داشت: «تلقی من از شعر کودک این است که باید جریانی خلق شود تا از نوعی ادبیات آموزش‌محور به سمت نوعی ادبیات ناب برویم. امروزه تلقی ما از ادبیات نیز نوعی آموزش دادن است در حالی که آموزش می‌تواند از دریچه هنر عبور کند».

شعبانی در پایان گفت: «علاقه‌‌مند هستم گزیده‌ای از اشعار شاعران کودک و نوجوان کشور افغانستان و ایران را در قالب یک مجموعه به چاپ برسانم و معتقدم باید به سمت تولید و انتشار شعر ناب برای مخاطبان کودک حرکت کنیم؛ چرا که قلب ما نویسندگان و شاعران برای این افراد می‌تپد». وی در پایان سخنان خود چند شعر برای کودکان خواند.

afsar rahbin

محمدافسر ره‌بین، رایزن فرهنگی سفارت افغانستان در تهران، سخنران دیگر این نشست بود که گفت: «ادبیات کودک از لالایی مادر آغاز می‌شود. لالایی مادر اگر از حالت شفاهی به نوشتاری در آید و جمع‌آوری شود، قطعا بخش خوبی از ادبیات ما را به وجود می‌آورند. در این زمینه، افسانه‌هایی را در کودکی شنیده‌ایم که این‌ها نیز می‌توانند جزو ادبیات کودک شناخته شوند».

رایزن فرهنگی سفارت افغانستان افزود: «متأسفانه نگاه ما به ادبیات کودک متأثر از جنگ و آشفته‌حالی است. ما آرزومند زندگی بهتر و برتر و فارغ از جنگ و خشونت برای کودکانمان هستیم».

20140709214304-MO3N3347

كمال شفیعی، شاعر كودك و نوجوان نیز با بیان این‌كه آرزو دارد به بچه‌ها كلمه هدیه كند، گفت: «كاش صلح، دوست داشتن و مهربانی، كلمه بود و می‌توانستم به بچه‌ها هدیه كنم. فرقی نمی‌كند كجا باشیم؛ مهم این است كه انسان باشیم و صلح و آرامش داشته باشیم؛ چرا که به قول سهراب سپهری، آسمان مال من است. فقط می‌خواهیم صلح و آرامش را با هم داشته باشیم. آرزوی من این است که کودکان افغانستان در صلح و آرامش به سر ببرند».

شعرخوانی یلدا حسینی و مرتضی محمدی، شاعران نوجوان، سرودخوانی خواهران اکرمی با شعری از محمدسرور رجایی و اجرای سرود گروه موسیقی رو به ‌فردا با آهنگ‌سازی عارف جعفری از دیگر بخش‌های «جشن باغ» بود.

13930419000042_PhotoL

انیمیشن «سرپناه» از محسن حسینی، هنرمند همکار خانه ادبیات افغانستان در کابل نیز در بخش دیگری از «جشن باغ» به نمایش در آمد. این انیمیشن به اثرگذاری جنگ بر وضعیت کودکان افغانستان پرداخته بود. اهدای جوایز به همکاران تصویرگر و نویسنده و شاعر مجله «باغ» و پخش بسته‌های فرهنگی میان همه کودکان حاضر در این برنامه و آوازخوانی عارف جعفری، شاعر و هنرمند معاصر کشور پایان‌بخش «جشن باغ» بود. گفتنی است خانه ادبیات افغانستان، «جشن باغ» را با همکاری حوزه هنری، بنیاد ملت و مؤسسه فرهنگی و هنری ماه نو برگزار کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

دکمه بازگشت به بالا
بستن