کوری
معرفی کتاب از: نرگس صالحی
کوری
نویسنده: ژوزه ساراماگوا
مترجم: اسدالله امرایی
چاپ سیزدهم، 1391
تهران، مروارید
390 صفحه
«كوري»، رمانی خاص است؛ يك اثر تمثيلي، بيرون از حصار زمان و مكان. رمان معترضانه اجتماعي و سياسي كه آشفتگي و اجتماع و انسانهاي سر در گم را در دايرة افكار خويش و مناسبات اجتماعي تصوير ميكند.
ساراماگو بر اين حقيقت تأکید دارد كه اعمال انساني در «موقعيت» معنا ميشوند و ملاك مطلقي براي قضاوت وجود ندارد؛ زيرا موقعيت انسان ثابت نيست و در تحول دایمي است. در يك كلام ساده، دغدغة عمدة ذهن ساراماگو در اين رمان فلسفي، مسئله سرگشتگي انسان معاصر يا «انسان در موقعيت» است كه از خلال ابعاد و لايههاي مختلف و واكنشهاي آنان بررسي ميشود. از ديگر مايههاي اصلي این رمان، نقد خشونت و ميليتاريسم، اطاعت كوركورانه، ديكتاتوري و سير تاريخي و فراگير بودن آن است.
در شهري كه اپيدمي وحشتناك كوري ـ نه كوري سياه و تاريك، كه كوري سفيد و تابناك ـ شيوع پيدا ميكند و نميدانيم كجاست و ميتواند هر جايي باشد، خيابانها نام ندارند. شخصيتهاي رمان نيز نام ندارند. با این حال، این کار سبب پیچیدگی رمان نشده است و خواننده به راحتی میتواند با شخصیتهای رمان ارتباط ذهنی برقرار کند. ویژگی دیگر این رمان، در بازگشتهای زمانی به گذشته و آینده در خیال شخصیتهای رمان است که بر زیبایی و جذابیت آن افزوده است. نکته دیگر آن است که زنان در سراسر داستان نقش کلیدی دارند و این نشاندهنده نوعی گرایش فمینیستی است.
كوري مورد نظر ساراماگو، كوري معنوي است. سازماندهي و قانونمندي و رفتار عاقلانه، خود، به نوعي آغاز بينايي است. ساراماگو، كلام پيچيده و چند پهلويش را بر زبان تك تك شخصيتهاي كتاب به ویژه در پايان کار، بر زبان زن دكتر گذاشته است: «چرا ما كور شديم، نميدانم. شايد روزي بفهميم. ميخواهي عقيدة مرا بداني؟ بله، بگو. فكر نميكنم ما كور شديم. فكر ميكنم ما كور هستيم. كور، اما بينا؛ كورهايي كه ميتوانند ببينند، اما نميبينند».
بهتر است بدانید ژوزه ساراماگو، نویسنده پرتغالی (زاده ۱۶ نوامبر ۱۹۲۲ و درگذشته ۱۸ ژوئن ۲۰۱۰)، برنده جایزه نوبل ادبیات در سال ۱۹۹۸ میلادی، از سال ۱۹۶۹ به حزب کمونیست پرتغال پیوست و همچنان به آرمانهای آن وفادار بود، اما هرگز ادبیات را به خدمت ایدئولوژی در نیاورد.
ساراماگو در خانوادهای کشاورز به دنیا آمد و مجبور شد تحصیلات دبیرستانی خود را نیمه تمام بگذارد و آهنگری، مکانیکی و کارگری کند. پس از مدتی نیز به مترجمی و نویسندگی در روزنامه ارگان حزب کمونیست پرتغال روی آورد. اولین رمان او به نام «کشور گناه» در ۱۹۴۷ به چاپ رسید، ولی ناکامی او برای کسب رضایت ناشر برای چاپ کتاب دومش سبب شد رماننویسی را کنار بگذارد. البته با انتشار کتاب «بالتازار و بلموندا» در سال ۱۹۸۲ و ترجمه آن به انگلیسی در ۱۹۸۸ به شهرت رسید.
منحصر بهفردترین ویژگی آثار ساراماگو، به کار نبردن نشانههای نگارشی به صورت متداول و استفاده از جملههای بسیار طولانی است که گاه در درون آن، زمان نیز تغییر میکند. او از میان نشانههای نگارشی تنها از نقطه و ویرگول استفاده میکند و از آوردن بقیه نشانهها پرهیز میکند. او گفتوگوهای شخصیتهای داستان را پشت سر هم مینویسد و مشخص نمیکند کدام جمله را چه کسی گفته است و به ندرت، یک بند را تمام میکند.
شهرت ساراماگو در دنیای فارسیزبان با ترجمه فارسی کتاب کوری در سال ۱۳۷۸ آغاز شد که تاکنون چند ترجمه مختلف از «کوری» صورت گرفته است که عبارتند از ترجمههای مینو مشیری، اسدالله امرایی و مهدی غبرایی.
در این لینک با آثار ژوزه ساراماگوا بیشتر آشنا شوید:
http://www.imdb.com/name/nm0764832/