دکتر محمدسرور مولایی، استاد دانشگاه در «شب شعر تبسم»: «جنبش تبسم»، چهره افغانستان را در ذهن جهانیان عوض کرد


Titr Shab e Sher Tabassom

روابط عمومی خانه ادبیات افغانستان: «شب شعر تبسم»، یادمان دادخواهی برای شهیدان و مبارزان با تفکر طالبانی، شنبه 12 جدی (دی) 1394 به همت خانه ادبیات افغانستان در تهران برگزار شد.

در این برنامه که با حضور اهل فرهنگ و ادب افغانستان و ایران و دانشگاهیان و دانش‌جویان برگزار شد، دکتر صادق دهقان، مدیر خانه ادبیات افغانستان و دکتر محمدسرور مولایی، استاد دانشگاه و پژوهشگر برجسته زبان فارسی در سخنانی مفصل، از نابسامانی‌های موجود در افغانستان سخن گفتند. آنان برپایی چنین یادمان‌هایی را با هدف به فکر واداشتن مردم به ویژه نسل جوان برای فراموش نکردن جنایت‌های طالبان و شناخت جریان فکری حامی طالبان در حکومت افغانستان اثرگذار دانستند.

Sherkatkonandegan 5در این همایش که با گردانندگی شاعر جوان، حکیم علی‌پور برگزار گردید، شاعرانی مانند محمدسرور رجایی، عارف جعفری، محمدحسین فیاض، علی یعقوبی، محمدمهدی احمدی، علی‌اکبر علی‌زاده، سارا محمدی، روح‌الله رضوی، علی‌مدد رضوانی، محمدرحیم محشر و تهماسبی خراسانی از تهران، اصفهان و بلخ در گرامی‌‌داشت شهیدان افغانستان و هم‌دردی با ملت و نکوهش تفکر طالبانی شعر خواندند. افزون بر آن، نماآهنگی گاه‌شمارانه از گروگان‌گیری‌های متعدد طالبان تا خیزش مردمی بیستم عقرب (آبان) 1394 و نماآهنگ «لالایی»، اثری از عارف جعفری، هنرمند معاصر کشور در هم‌بستگی با حرکت مردمی تبسم پخش شد.

دکتر محمدسرور مولایی، استاد دانشگاه و نخستین رئیس دانشگاه بامیان در دوره جدید افغانستان در سخنان خود گفت: «طالبان، یک نقاب است. آن‌ها ابزاری هستند در دست کسانی که سیاست‌بازی می‌کنند. درست در زمانی که طالبان جنایات زیادی انجام می‌دادند، بیشتر اخبار مربوط به آن‌ها با سانسور پخش می‌شد تا این جنایت‌کاران را تطهیر کنند و تفکر آن‌ها را عادی جلوه بدهند و مخالفان و مبارزان و مردم را به سکوت مورد نظر و دل‌خواه خودشان بکشانند. تعجب می‌کنم این همه افرادی که از دانش سیاسی و آگاهی از تاریخ افغانستان دم می‌زنند، در آن زمان که جامعه به بیداری نیاز داشت، کجا بودند و چرا تلاشی نکردند و سکوت کردند؟ ما جنگیدیم، ما قیام کردیم، ما علیه متجاوزان ایستادیم و کشته دادیم و آواره شدیم، اما دیدیم کسانی که هیچ کاری نکردند و حتی خون از بینی‌شان نریخت، به راحتی بر مسند قدرت نشستند و همان تفکر طالبانی را در پیش گرفتند با نقابی که داشتند و کشور را به این جا رساندند».

دکتر مولایی در بخش دیگری از سخنان خود، طرح تطهیرسازی طالبان را با کمک حکومت‌گران گذشته و اکنون افغانستان، طرحی ملی و منطقه‌‌ای دانست و تأکید کرد: «برای طالبان، اسلحه از آسمان ریخت و پول از همه جای دنیا برایشان فراهم شد، در حالی که دولت‌مردان ما پنهان‌کاری کردند. حکومت قبلی، تصاویر خشونت‌آمیز را از تلویزیون و رسانه سانسور کرد و شست‌وشوی ذهنی مردم را شروع کرد. ابتدا گفتند که طالبان دو دسته‌اند؛ طالب خارجی و طالب افغان. طالب افغان، هم‌وطنش را نمی‌کشد. ای کاش، این طور بود و طالب افغان، هم‌وطنش را نمی‌کشت، اما این طور نبود. مردم کم‌کم فهمیدند این حرف‌ها درست نیست و اعتمادشان از حکومت سلب شد. با این حال، سکوت کردند و کاری نکردند. از اول دوره بازسازی در افغانستان، از اعلام انزجار از طالبان به جایی رسیدیم که حالا مسئولان کشور با طالبان بر سر میز مذاکره یک جا می‌نشینند. این حکومت‌گران باید پاسخ بدهند که وقتی رهبران طالبان می‌گویند ما قانون اساسی را قبول نداریم، این‌ها به چه استدلالی و چه طور با آن‌ها مذاکره می‌کنند؟ این کار یک معنا بیشتر ندارد و آن هم این است که هم‌دستان طالبان در حکومت و بدنه آن به این جریان می‌خواهند هویت سیاسی و قدرت بیشتری بدهند. الان طالبان را می‌خواهند از گروه جنایت‌کار تروریستی به مخالف سیاسی تبدیل کنند و در قدرت هم سهیم کنند».

Titr Mawlayi

این پژوهشگر برجسته کشور، دلیل سکوت جامعه را در برابر جنایت‌های طالبان چنین برشمرد: «مسئولان حکومتی آن‌چه را نباید توجیه می‌شد، با فریب‌کاری توجیه کردند و اعتراض‌ها رفته‌رفته کاهش پیدا کرد. در این بین، دیدیم که هر چه به طالبان بیشتر احترام گذاشته می‌شود، آن‌ها بی اعتنا به این امتیازدهی، کشتار و غارت بیشتری انجام می‌‌دهند».

وی با گرامی‌داشت نام و یاد شهیدان «جنبش تبسم» گفت: «این جنبش، چهره افغانستان را در ذهن جهانیان هم عوض کرد. پس لازم است این راه را ادامه دهیم و از دل و جان با مردمی که علیه کشتار و تجاوز اعتراض می‌کنند، همراه باشیم. ما باید با قلم و هنر و ادبیات با آن‌ها همراهی کنیم تا هم‌وطنان ما در کابل بدانند که صدایشان شنیده می‌شود».

S.dehqan 2

دکتر صادق دهقان، مدیر خانه ادبیات افغانستان نیز در سخنان خود که بیشتر بر تبیین پیوند میان ادبیات و هنر با سیاست و اجتماع متمرکز بود، با برشمردن آسیب‌های امنیتی، اجتماعی، اقتصادی و علمی کشور، نبود جریان شعری اعتراض را یکی از آسیب‌های جدّی ادبیات افغانستان دانست. وی در بخشی از سخنانش گفت: «از نظر ما، ادبیات و هنر متعهد فقط ادبیات انسانی است. فقط ادبیات صلح‌جوست و ادبیاتی است که دادخواه است، خردگراست و اندیشه‌محور است. چنین ادبیات و هنری به ایدئولوژی‌های چپ و راست وابسته نیست و به سیاست و هیچ حکومتی هم متعهد نیست. اگر نتوانیم در برابر دردهای بومی، ملی و جهانی مثل همین بلای تروریسمی که دنیا را گرفته است و ناروایی‌هایی که به نام دین انجام می‌شود، سخن بگوییم، ارزش ادبیات چیست؟ چنین ادبیاتی به جز رکود و رخوت چه دستاوردی دارد؟ متأسفانه، در افغانستان، جریان شعری استوار، جان‌دار و پرمایه‌ای به نام «شعر اعتراض و روشن‌گری» نداریم که پیش‌رو، پرچم‌دار و گسترده باشد. چنین ادبیات و شعری جای افتخار ندارد و جامعه‌ای که ادبیات اعتراض ندارد، ادبیات در آن مرده است. البته اعتراض بدون روشن‌گری، بدون اندیشه‌ و تفکر و بدون داشتن آرمان انسانی به فرهنگ‌سازی نمی‌انجامد و بلای جان ادبیات می‌شود. جنبش ادبی و هنری اعتراض باید با فرهنگ‌سازی درست و خردمندانه، اخلاق و روحیه تسلیم‌طلبی و تن‌دادگی به قضا و قدر را که در جامعه ما فراگیر است، تغییر بدهد».خانه ادبیات افغانستان، «شب شعر تبسم» را شنبه، دوازدهم جدی (دی) 1394 با همکاری حوزه هنری در تالار مهر این نهاد در تهران برگزار کرد. گردهم‌آیی بی‌سابقه مردم افغانستان در بیستم عقرب (آبان) 1394 در شهر کابل آغازگر راهی شده است که از آن به عنوان «جنبش تبسم» یاد می‌کنند. دلیل این نام‌گذاری نیز آن است که طالبان پس از گروگان‌گیری سی و یک مسافر از قوم هزاره در اسفند (حوت) 1393 در راه زابل و تکرار و تداوم این گروگان‌گیری‌ها، هفت تن از آنان را که شامل پیرمردان و پیرزنان و دو کودک به نام‌های «شکریه تبسم» و «شوکت‌علی» بودند، در ماه عقرب (آبان) امسال به صورت فجیعی سر بریدند. این رویداد دهشت‌ناک سبب خشم مهارناشدنی مردم شد. شمار زیادی از مردم از همه اقوام و قشرهای اجتماعی پیکرهای غرقه به خون این هفت تن را بر دوش خود، حمل و با تجمع در برابر کاخ ریاست جمهوری افغانستان به بیدادگری طالبان و سکوت حکومت مرکزی افغانستان در برابر جنایت‌های این گروهک تروریستی اعتراض کردند. پس از آن، یادبودهای متعددی در سراسر جهان برای حفظ نام و یاد قربانیان زابل و همه شهیدان راه مبارزه با اندیشه طالبانی در گوشه و کنار کشور برپا شده است.

Slide 1 Shab e Sher Tabassom

Hakim Alipoor

A.Akbar.Alizadeh

M.Ahmadi

Rezvani

R.Razavi

R.Mahshar

عکس‌ها از: مرتضی محمدی، عارف جعفری، شبستان و حوزه هنری

یک نظر

  1. بگفته دوست گرانمایه ادبیات در کشور ما مرده است. نخبه گان و فرهنگیان ما باید تلاش نمایند تا ادبیات اعتراضی را بصورت روشمند ایجاد نمایند و از این طریق با فرهنگ پوسیده نظام کنونی که بر پشتوانه فرهنگ قبیلوی نفس میکشد، مبارزه جدی را سامان دهی نمایند.
    ما در شرایطی به سر میبریم که وحشت و دهشت برج و باروی هر خانه را به ویرانه ای مبدل نموده است، در چنین شرایطی آیا لازم هشت که شاعر ما در کنجی خلوتی بیشند و از زلف یار و قد رعنا سخنی بر زبان آورد و مردمش در درون دود آتش بی امان دشمنان شان داد شان به آسمان بلند شده لا شد…..

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

دکمه بازگشت به بالا
بستن