خبر
خبر
دنیا پر از خبر و خبر از ولای اوست
تجدید مهربانیِِِ دنیا برای اوست
از حُسن خلق اوست که باغ است جلوه گر
هر برگ گل، صحیفه ای از پلک های اوست
دریا و کوه ها و بیابان و آسمان
تفسیر عاشقانهای از ربّنای اوست
هرشب، خیال گشته و تا صبح می وزم
دایم، پرندهوار، دلم در هوای اوست
گل دادن و شکفتن یک جمعه ناگهان
از اتفاق روشن غار حرای اوست
آری، بخوان سرود شکفتن که بعد از این
آواز جبرییل که روحی فدای اوست
آواز جبرییل، الف و لام و میم، قاف
اِقرأ بِاِسمِ ربّک از ماجرای اوست
محمدسرور رجایی