با حضور اندیشمندان و شاعران افغانستان، ایران و تاجیکستان در تهران برگزار شد: نکوداشت «فرهنگ و تمدن غزنی» در «همایش بین‌المللی غزنه و زبان و ادب فارسی»

با حضور اندیشمندان و شاعران افغانستان، ایران و تاجیکستان در تهران برگزار شد:

نکوداشت «فرهنگ و تمدن غزنی» در «همایش بین‌المللی غزنه و زبان و ادب فارسی»

همایش بین المللی غزنی،‌زبان و ادب پارسی

روابط عمومی خانه ادبیات افغانستان: همایش بین‌المللی غزنه و زبان و ادب فارسی به مناسبت انتخاب شهر غزنه به ‌عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام در سال ۲۰۱۳ از سوی مؤسسۀ فرهنگی آیسسکو، روزهای دوشنبه و سه‌شنبه، 29 و 30 میزان (مهر) 1392 در تهران برگزار شد.

این همایش دو روزه با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران، معاون وزیر فرهنگ و اطلاعات جمهوری اسلامی افغانستان، سفیران  افغانستان، ترکیه و روسیه، استادان زبان و ادب فارسی، شماری از اعضای پیوسته و پژوهشگران فرهنگستان زبان و ادب فارسی و شاعران افغانستانی و ایرانی در تالار هویزۀ باغ‌موزۀ دفاع مقدس تهران برپا گردید.

    در روز نخست این برنامه و پس از نمایش یک فیلم مستند در معرفی شهر غزنه، دکتر محمد دبیر مقدم، دبیر علمی این همایش و معاون علمی و پژوهشی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، پس از خوش‌آمد گویی به مهمانان، گزارشی از فعالیت‌های صورت‌ گرفته برای این همایش ارائه کرد.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران: غزنی نه یک شهر، بلکه یک تاریخ است

دکتر علی جنّتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران، نخستین سخنران رسمی این نشست بود که در بخش‌هایی از سخنانش گفت: «غزنی نه یک شهر، بلکه یک تاریخ است؛ تاریخ پرتلاطمی که برای دوران به نسبت بزرگی، برتری و سروری داشته است و روزی از جملۀ آبادترین و زیباترین شهرها در خراسان بزرگ بوده است و افرادی همچون ابوالمجد سنایی، حکیم فردوسی و غیره در آن حضور داشتند. مشعشع‌ترین ایام غزنی در دوران سامانیان، غزنویان و تیموریان است که افرادی همچون سنایی و بیهقی در آن می‌زیستند».

جنتی با بیان اینکه تاریخ غنی و پربار غزنی همواره با نام نخبگان بزرگی که از این شهر برخاسته‌اند، عجین شده است، افزود: «این شهر در روزگاری هزار باب مدرسه داشت و افراد بزرگی را در دامان خود پرورش داد و در دوران غزنویان و تیموریان به اوج خود رسید و شاعران و ادیبان زیادی از جاهای مختلف به آنجا آمدند تا اینکه حدود چهارصد شاعر در دربار غزنوی گردهم آمدند. غزنی، دارالفنون علم و مأمن ادیبان و شاعران بود و بغداد در برابرش رونق باخت. زبان فارسی حدود هفت‌صد سال بر تارک اندیشه و فرهنگ شبه‌قارۀ هند درخشید و افرادی هم‌چون اقبال لاهوری، آن‌چنان شیفتۀ زبان فارسی شدند که از همان ابتدا به سرودن شعر به زبان فارسی پرداختند».

    وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران با اشاره به اینکه تأثیر فارسی بر زبان اردو و اشتراکات این دو زبان به‌خوبی نشان‌دهنده این موضوع است، گفت: «فارسی هرگز اختصاص به یک قوم و کشور نداشته است و همواره نقش مهمی را در عرفان و ادب ایفا کرده است. وقتی از میراث مشترک سخن می‌گوییم، منظورمان یک زبان نمادین است تا این دیار به ‌خاطر شکوه گذشته مورد توجه قرار گیرد. غزنی، ولایتی است که چهارراه ارتباط اقوام و اقلیت‌ها بوده است».

    جنتی در ادامه سخنانش گفت: «هنوز بر ویرانه‌های غزنی می‌توان شکوه و عظمت را دید، اما کجایند سرایندگان، حکیمان و عارفانی که غزنی را مأوای خود می‌دانستند. غزنی سال‌ها در بحران جنگ و خشونت بود و از رونق بازماند و مفاخر فرهنگی و تلاش‌های تمدن‌ساز کمتر مورد توجه قرار گرفتند. تلاش و توجه اعضای سازمان ملی فرهنگی کشورهای اسلامی، آیسسکو که منجر به پذیرش غزنی به‌عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام در سال 2013 شد، به این شهر رونق دوباره بخشید».

وزیر خارجه ایران: بازشناساندن جایگاه غزنی به همگان یک رسالت مشترک است

    در ادامۀ این همایش، حسن قشقاوی، معاون وزیر امور خارجه ایران پیام دکتر محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه را خواند که به این شرح است: «اعلام غزنی به‌عنوان یکی از سه پایتخت فرهنگی جهان اسلام در سال 2013 از سوی وزرای فرهنگ کشورهای اسلامی و نهاد آموزشی، علمی، فرهنگی سازمان همکاری اسلامی، رویدادی مسرت‌بخش و غرور‌آفرین است.

    همت ستودنی فرهنگستان زبان و ادب فارسی برای پاسداشت این رویداد بزرگ و برگزاری این همایش مهم در خور سپاس فراوان است. در سرآغاز مایلم این انتخاب شایسته را به دولت و ملت عزیز افغانستان، به جامعۀ بزرگ فارسی‌زبان و به شما حضار گرامی شادباش گویم و برای شهر تاریخی غزنی و مردم شریف آن فردایی نویدبخش آرزو کنم.

    این واقعیت که غزنی در گذر تاریخ نقشی بارز در گسترش تمدن، علم و فرهنگ داشته، بیانگر هویت ارزشمند این دیار است؛ هویتی که باعث شد که فراز و نشیب روزگار، القابی همچون عروس‌البلاد، مدینۀ ثانیه، گنجه و اینک پایتخت فرهنگی جهان اسلام به غزنی پیش‌کش شود.

    برشمردن افتخارات غزنی گرچه غرورآفرین و ستایش‌برانگیز است، اما بدون اندوه و حسرت و عبرت نیست. اندوه شکوهی از دست ‌رفته، حسرت رفعتی به ‌زیر کشیده و عبرت دل‌سوزان به ‌انتظار نشسته. سرزمینی که روزگاری کانون علم و فرهنگ و تجارت، سیاست و قدرت بوده و دیاری که یاد مفاخر ماندگاری هم‌چون فردوسی، سنایی و بیهقی را پاس داشته، اینک دورانی دیگرگون را سپری می‌کند. طی قرن‌ها، عواملی مانند اختلافات و درگیری‌های داخلی، غفلت از آموزه‌های تمدنی و دینی و تهاجمات و مداخلات خارجی، این پیکر تنومند را رنجور کرد و سرانجام به عصر طلایی آن پایان داد. اکنون بر دوستداران دل‌نگران غزنی است که با هم‌اندیشی، هم‌دلی و همکاری، امید به تابش پرتویی از فروغ دیرین را در دل‌ها زنده کنند.

    بازشناساندن جایگاه بلند غزنی به همگان یک رسالت مشترک است و عزم جمعی می‌طلبد. به باور این‌جانب، اهتمام جامعۀ بزرگ یاران غزنی شامل فرهنگ‌دوستان فارسی و خارجی، می‌تواند راه رسیدن به این مقصود را هموار نماید. اطمینان دارم توفیق ما در به بار نشاندن این خیزش همگانی، نتایج مبارکی از جمله اعتلای آرمان هم‌بستگی و هم‌زیستی، تعمیق پیوندهای فرهنگی در قلمرو خراسان بزرگ و تنگ کردن فضا برای تندروی‌ها و تعصب‌ورزی‌ها را در پی خواهد داشت.

    خوش‌بختانه دولت محترم افغانستان که از تجارب بسیار باارزشی در تعامل با سازمان‌های بین‌المللی، به‌ویژه یونسکو، برخوردار بوده و در معرفی و ثبت تعدادی از آثار تاریخی مشهور آن کشور به‌عنوان میراث جهانی موفق عمل کرده و در گزینش غزنی به‌عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام نیز نقش اصلی را ایفا نموده، به‌ شایستگی می‌تواند پیشرو این نهضت فرهنگی خجسته باشد.

    به اعتقاد این‌جانب، برگزاری این همایش بین‌المللی ضمن ایجاد بستر ارتقای همکاری مراکز فرهنگی و علمی دو کشور، امکان انجام اقدامات فرهنگی، اقتصادی و زیربنایی توسط نهادهای بین‌المللی و منطقه‌ای را در این شهر که متأسفانه ظرف سال‌‌های اخیر، صدمات فراوانی به بناهای تاریخی و فرهنگی آن وارد شده، فراهم خواهد ساخت. وزارت امور خارجه آمادگی دارد تا با در اختیار قرار دادن تجارب و مساعدت‌های خود در این زمینه، هم‌سو با سایر بخش‌های دولت جمهوری اسلامی ایران، در پیشبرد این حرکت تمدنی خطیر مشارکت داشته باشد.

    امید است با همت مردم شریف افغانستان و خروج نیروهای نظامی خارجی، بلای جنگ، ویرانی و ناامنی برای همیشه از آن کشور رخت بربندد و بار دیگر درخشش غزنه، این گوهر تمدنی ارزنده و این نماد فرهنگی سرافراز را نظاره‌گر باشیم».

معاون وزیر فرهنگ و اطلاعات افغانستان: بزرگداشت غزنی عامل تحکیم کشورهای فارسی‌زبان و فارسی‌دان و ایجاد تحرک ادبی در نسل آینده است

    آقای مصدق خلیلی، معاون وزیر فرهنگ و اطلاعات جمهوری اسلامی افغانستان، دیگر سخنران این همایش بود که در سخنانی گفت: «سرزمینی که امروز به نام افغانستان می‌شناسیم و پیش از آن به نام خراسان بزرگ می‌شناختیم، در مسیر راه ابریشم، پیوند‌دهندۀ راه بازرگانی بوده است و موقعیت مهمی داشته است. از عصر پارینه‌سنگی آریایی‌های باستان جایگاه مهمی در داد و ستد داشته‌اند و بی دلیل نیست ملت‌های بزرگی از این سرزمین برخاستند و حاکمیت خود را گسترش دادند که یکی از آنها غزنویان است. بنا بر همین ویژگی در گسترش فرهنگ و ادب فارسی در منطقۀ شبه‌قارۀ هند بود که غزنی عنوان پایتخت فرهنگی را کسب کرد. روزگار غزنویان به کانون عمدۀ علم و فن در جهان اسلام تبدیل شد و چهارصد شاعر و ادیب را دور هم جمع کرد».

    معاون وزیر فرهنگ و اطلاعات افغانستان در بخش دیگری از سخنان خود گفت: «دانش و فرهنگ زیادی از سرزمین غزنی شکل گرفته و این حق غزنی است که به‌عنوان پایتخت فرهنگی نامیده شود. بزرگداشت غزنی تنها به دلیل میراث ادبی گذشتۀ آن نیست، بلکه به سبب تحکیم کشورهای فارسی‌زبان و فارسی‌دان و هم‌چنین ایجاد تحرک ادبی در نسل آینده است».

    خلیلی در ادامه سخنانش افزود: «اگر نگاه کوتاهی به وضعیت شعر و ادبیات در دوران غزنویان کنیم، می‌بینیم بسیاری از قالب‌های ادب فارسی در دوران غزنویان تکامل یافته است. شعر در دورۀ غزنوی دارای سبک خراسانی است که در حوزۀ خراسان و ماوراالنهر شکل گرفته است. در قرن پنجم هم رشد عرفان و تصوف مورد توجه زیادی قرار گرفت و آثار ادبی زیادی خلق شدند. فردوسی، فرخی عنصری، بیهقی و غیره در گسترۀ شعر و ادب فارسی گره خوردند و تا کنون مانندی نداشته‌اند».

    خلیلی با اشاره به اینکه غزنویان نه تنها زبان فارسی دری، بلکه آیین‌ها و فرهنگ خود را به منطقۀ شبه‌قاره بردند، بیان کرد: «غزنی را در عصر غزنوی باید کانون زبان فارسی دانست که سبب گردید در گسترۀ وسیعی این زبان گسترش یابد. سی‌ویکم آبان ماه در غزنی، اختتامیۀ فرهنگی غزنی، پایتخت فرهنگی جهان اسلام برگزار خواهد شد».

سفیر جمهوری اسلامی افغانستان در ایران: گرامی‌داشت غزنی، بزرگداشت غزنویان و سامانیان است

    در ادامه این مراسم، نصیر احمد‌ نور، سفیر جمهوری اسلامی افغانستان در ایران نیز با سخنانی اظهار کرد: «غزنی، عیانش، غم‌انگیز است و نهانش، دل‌انگیز. تمدن شهرهای اسلامی بسیاری در گوشه و کنار قلمرو فرهنگ و تمدن اسلامی در معرض هجوم ویرانی کسانی است که با مدنیت، فرهنگ و تمدن بیگانه بودند. آنچه بر سر غزنی آمد، به سر بخارا و بلخ هم آمد، ولی آنچه استثناست، این است که شهرهای دیگر را بیگانگان ویران کردند و به آتش کشیدند، اما غزنی را خودی‌ها به آتش کشیدند و همسایه و هم‌فکر و هم‌کیش، غزنی را به آتش کشید و ویران کرد. استثنای دیگر هم این است که بلخ و بخارا ویران شدند، اما خرابه‌های گذشته را آباد کرد، اما غزنی بعد از ویرانی همچنان قرن‌هاست که زیر ویرانی‌ها مدفون شده است و آنچه از غزنی می‌دانیم، مشت نمونه خروار است».

    سفیر افغانستان در ایران در بخش دیگری از سخنانش گفت: «وقتی ده ‌هزار مدرسه در غزنی وجود داشت، چه تعداد شاگرد و اندیشمند را پرورش داد؟ اما این غزنی بعد از دوران شکوه خود تخریب شد و فراموش نمی‌کنیم گرامی‌داشت از غزنی، گرامی‌داشت از بخاراست. بزرگداشت از غزنویان و سامانیان است. غزنویان و سامانیان نقش بی‌نظیری در اسلام به ‌خصوص در شبه‌قارۀ هند داشتند و در نشر زبان، فرهنگ و ادب فارسی نقش مهمی را ایفا کردند. بخارا نقش پایه‌گذاری را در دورۀ سامانیان داشت و غزنی نقش پی‌گیری را. آنان که در غزنی قربانی شدند، انسان‌های عادی نبودند و از نوع ابوریحان بیرونی، بیهقی و سنایی بودند. عظمت فرهنگ و تمدن اسلامی و به خصوص گسترش زبان و ادب فارسی در دوران تیموریان به اوج خود رسید تا جایی که زبان فارسی، زبان دیپلماسی آن روز شد. تألیف و ترجمه و تدریس به زبان فارسی بود و زبان فارسی، زبان فراقومی و زبان امضای تفاهم و استادی بود».

    نصیراحمد نور در ادامه گفت: «زمانی که فتوحات اسلامی در غرب و شرق مدینه آغاز گردید، در غرب به سوی مصر و آفریقا و در شرق به سوی خراسان بود، اما نتیجۀ متفاوتی داشت. زبان آن‌ها می‌میرد، ولی زبان فارسی باقی می‌ماند. سرّ ماندگاری این است که زبان فارسی با قوّت ذاتی خود نگه داشته می‌شود و زر و زور و زیور در کار نبوده است. فارسی، زبان همگان بوده است.

وقتی از غزنویان و ماندگاری غزنویان و اشاعۀ فرهنگ و زبان در شبه‌قارۀ هند سخن گفته می‌شود، از میراث چند قرن سخن می‌گوییم که در شبه‌قارۀ هند دیگر پاسداری نشد و گویی تا الان زوال یافته است. من در دهۀ 60 شمسی دو بار به لاهور و دانشگاه پنجاب سفر کردم. در بار اول برخی از کتاب‌ها و منابع فارسی قابل استفاده بودند، ولی پنج سال بعد که رفتم، دیگر از بین رفته بودند و امکان بهره‌برداری نداشتند. بعد از آن به انگلیس رفتم و دیدم از این میراث به‌خوبی نگه‌داری می‌شود. گفتم ای‌کاش همۀ اسناد را انگلیسی‌ها برده بودند تا از این میراث به‌خوبی نگه‌داری می‌کردند و در اختیار همگان قرار می‌دادند. این در حالی است که ما وقتی جوان بودیم، به خیابان‌ها می‌ریختیم و شعار مرگ بر استکبار سر می‌دادیم».

رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی: در آینۀ اشعار سنایی می‌توان سیمای گذشتۀ غزنی را تماشا کرد

    در ادامۀ این مراسم، دکتر غلام‌علی حداد عادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در بخشی از سخنان خود چنین گفت: «غزنی با توجه به اعتبار گذشتۀ درخشان خود پایتخت فرهنگی جهان اسلام در سال 2013 شناخته شده است. غزنی امروز نمی‌تواند معرّف شکوه گذشتۀ این شهر باشد. برای آنکه تصوری، ولو ناقص، از غزنی در اوج شکوفایی این شهر در قرن پنجم و ششم هجری قمری داشته باشیم، می‌توانیم به میراث فرهنگی بازمانده از آن دوران رجوع کنیم.

آثار سنایی غزنوی، بخشی از مجموعۀ گران‌سنگ میراث فرهنگی غزنی است. در آینۀ اشعار سنایی، شاعر  حکیم و بلندپایۀ غزنی، می‌توان سیمای این شهر را در گذشتۀ آن تماشا کرد. روش ما در شناخت غزنی تأملی در حقایق و معارف موجود در اشعار سنایی و توجه به زادگاه آن حقایق و معارف، که همانا غزنی است، خواهد بود. اگر دیگران همیشه و همه جا سنایی را سنایی غزنوی نامیده‌اند، این بار غزنی را غزنی سنایی می‌نامیم».

حضور پژوهشگران و شاعران افغانستانی در همایش بین‌المللی غزنه و زبان و ادب فارسی

در بخش اصلی این همایش دو روزه که خوانش مقاله‌های علمی بود،  تن از دانشمندان زبان و ادب فارسی مقاله‌های خود را درباره جنبه‌های گوناگون فرهنگ و تمدن غزنی خواندند که از آن جمله می‌توان به محمدسرور مولایی، محمدکاظم کاظمی و سرو رسا رفیع‌زاده از افغانستان اشاره کرد.

در عصر روز نخست همایش نیز محفل شعری با همکاری خانه ادبیات افغانستان برپا شد که در آن، محمدکاظم کاظمی، ابوطالب مظفری، قنبرعلی تابش، محمدحسین فیاض، محمدصادق دهقان، علی موسوی گرمارودی، محسن سعیدی، غلام‌علی حداد عادل و حسن قریبی شعرهای خود را درباره زبان و فرهنگ مشترک و غزنین خواندند.

پخش نماآهنگ و کتاب‌شناسی غزنه

نماآهنگ «غزنی» نیز که با همکاری خانه ادبیات افغانستان تنظیم شده بود، با شعر «غزنی» سروده قنبرعلی تابش و آوازخوانی و آهنگ‌سازی عارف جعفری، عضو هیئت مدیره خانه ادبیات افغانستان پخش شد که با استقبال مهمانان روبه‌رو گردید. هم‌چنین «کتاب‌شناسی غزنه» رونمایی شد. این همایش دو روزه که به ابتکار فرهنگستان زبان و ادب فارسی برپا شده بود، عصر سه‌شنبه 30 میزان 1392به کار خود پایان داد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

دکمه بازگشت به بالا
بستن