محدثی خراسانی: کاظمی ناصرخسرو این روزگار است

مصطفی محدثی خراسانی، از شاعران خراسانی است که دوستان خراسانی او را نزدیک‌ترین فرد با «محمد‌کاظم کاظمی» قلمداد می‌کنند. همراهی او با «کاظمی» در کانون نویسندگان و شاعران خراسان باعث شد تا به سراغ این شاعر پیشکسوت انقلاب برویم و صحبت‌های او راجع به شعر و اندیشه و همچنین تلاش‌های کاظمی در حوزه ادبیات انقلاب را بشنویم.

آقای محدثی! در بیشتر کتاب‌های محمد‌کاظم کاظمی اسم شما به صراحت آمده، یعنی ایشان در مقدمه کتاب‌هایی مانند «روزنه»، «ده شاعر انقلاب» و «مرجع» اسم شما را آورده‌اند و گفته‌اند اگر آقای محدثی نمی‌گفتند یا سفارش نمی‌دادند این کار انجام نمی‌شد. این نشان می‌دهد که یک صداقت زلال بین شما دو بزرگوار هست و ثمره آن هم سه کتاب جدی در حوزه نقد و ادبیات انقلاب اسلامی شده است. اولا از پیشینه رفاقت و دوستی با آقای کاظمی بگویید و ثانیا نقش محمد‌کاظم کاظمی در ادبیات انقلاب را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

آقای کاظمی آن اوایل که از افغانستان آمده بود، حدود سال 66 بود که ما با هم برخورد کردیم. از همان جا یکی از نزدیک ترین دوستان زندگی من آقای کاظمی بوده است. من چون همزمان مسئولیت گروه شعر حوزه هنری و کانون شاعران و نویسندگان استان خراسان را داشتم، دریافتم که آقای کاظمی توان ارتباط برقرار کردن با نسل جوان و تاثیر‌گذاری و معلمی کردن بر آنها را به نحو منحصر به فردی دارد. ایشان با آن دریافت‌های عمیق و ژرفی که در شعر چه در حوزه ذهن چه در حوزه معنا داشت، سلامت منفعل و عشق سرشاری که به شعر و آموختن داشت مجموعه این ها شخصیت منحصر به فردی از ایشان به وجود آورده بود.

من با اقبالی که داشتم پیش از دوستان دور و بر ایشان او را دریافتم و به دلیل موقعیت کاری که داشتم امکان استفاده کردن از این موقعیت نصیب من شد و من پل ارتباطی شدم برای اینکه این توانمندی‌های منحصر به فرد ایشان به فعلیت در بیاید و جامعه ادبی خصوصا نسل جوان بتواند از این تجربیات، فضیلت‌ها و آموخته‌های آقای کاظمی بهره ببرد. این بود که طراحی این کارهای آموزشی را با همفکری هم از همان سالها داشتیم.

* تاثیر‌گذار‌ترین منبع، کتاب روزنه آقای کاظمی است

کتاب روزنه که یکی از معتبر‌ترین منابع آموزشی در عرصه شعر فارسی است داستانش این گونه بود که آقای کاظمی را به اردوهای آموزشی و دانش‌آموزی در «باغ رود نیشابور» و اردوگاه «گل مکان مشهد» می‌بردیم. تابستان‌ها حدود 10 روزی بچه‌های شاعر استان خراسان را می‌بردیم تا به آنها آموزش بدهیم. حاصل آموزش‌‌های آقای کاظمی در این کلاس‌ها را من احساس کردم که خوب است مکتوب شود و به صورت جزوه‌هایی برای بچه‌هایی که دسترسی به این اردوها ندارند در اقصی‌نقاط استان بفرستیم. این بود که از آقای کاظمی خواستیم هر بحثی را در چند صفحه می‌نوشت و به صورت جزوه‌های چند صفحه‌ای ابتدا کپی می‌کردیم و برای بچه‌های نقاط دور استان می‌فرستادیم و وقتی تعداد این‌ها زیاد شد به ذهنمان رسید که این‌ها را به صورت کتاب در آوریم. ابتدا این کتاب «روزنه» شامل 3 کتاب می‌شد که بعدها آقای کاظمی این سه کتاب را مجددا بازنویسی کرد و به صورت یک کتاب در آورد که این کتاب واقعا در عرصه آموزشی بی‌نظیر است؛ تاثیری که داشته من هر جای کشور که انجمنی می‌بینم یا کار آموزشی می‌کنم تاثیر‌گذار‌ترین منبع، کتاب روزنه آقای کاظمی است. کارهای دیگری که با ایشان انجام دادیم به همین شکل بود.

شما گفتید آقای کاظمی را به اردوهای آموزشی دعوت می‌کردیم و ارتباط با دانش‌آموزان. پس این دلیلی می‌شود بر توفیق محمد‌کاظم کاظمی در نوشتن کتاب‌هایی جهت نقد شاعران نسل سوم انقلاب، مثلا در کتاب «رصد صبح» واقعا ایشان خوب رصد کرده است. آن گره گشایی‌هایی که کرده و عیوبی که از این شاعران گرفته و آفرین‌هایی که نثار کرده همه از سر دانش ادبی است که دارد.

البته نبض شعر جوان کشور دست ایشان بود و این تجربیات را داشت. آقای کاظمی در واقع 20 سال کارش آموزش شعر و نقد و رصد شعر جوان بوده. ما در همان مسئله یک کتاب دیگر چاپ کردیم به نام «شعر پارسی» که گزیده‌ای است از ابتدای شعر فارسی تا امروز که با طرح کردن بحث‌هایی پیرامون شعر دوره‌های مختلف و سبک‌های مختلف شعر فارسی درآمد که کار ارزشمندی بود.

* چهار سال است که کاظمی دنبال شرح و گشودن گره‌های شعر معلم است

یعنی در ایجاد کتاب «شعر پارسی» هم شما دخیل بودید؟

بله، این هم نتیجه طرح مشترک ماست و کارهایش را آقای کاظمی انجام دارند. به تهران هم که آمدیم مجله شعر را شما اگر نگاه کنید آقای کاظمی حضور خیلی پررنگی داشتند و من از مشورت‌های ایشان خیلی بهره می‌بردم در طراحی سرفصل‌های مجله شعر. این بود که در تهران هم ما توفیق داشتیم دو کتاب را به همان شکل انجام دهیم؛ یکی «ده شاعر انقلاب» که شما اشاره کردید و یکی هم «رصد صبح». ایمان عجیبی به ایشان دارم اینکه مثلا آقای سنگری خودشان متخصص این حوزه‌اند و روی کتاب «ده شاعر انقلاب» تاکید می‌کنند به خاطر این است که آقای کاظمی هیچ ذره‌ای شائبه و حب و بغض در وجودش نیست؛ یک وجود نورانی، زلال و سلیم‌النفسی است که بدون هیچ پیش زمینه‌ای به قضاوت می‌نشیند و موفقیت کارش هم کاملا همین است. ایشان به شدت زحمت کش و سخت کوش است. الان ایشان 4 سال است که روی شعرهای استاد معلم کار می کند. کاری که اخیرا آماده شده و دست استاد معلم است که نظر نهایی را بده، 4 سال است ایشان دنبال شرح و گشودن گره‌های شعر ایشان است و انشاءالله حاصل کارش را خواهیم دید. یکی از گره‌های جریان شعر انقلاب و شعر معاصر نیازمند این بود که کسی بیاید و کلید شعرهای آقای معلم را به دست مخاطبان بدهد.

* کاظمی ناصر خسرو این روزگار است

شعر محمد کاظم کاظمی از نظرگاه شما به عنوان یک منتقد چگونه است؟

تعبیر من این است که ایشان ناصر خسرو این روزگار است و در نگاه ایشان به شعر همان بس که در حوزه شعر انقلاب و معرفی دقیق و ژرف شاعران انقلاب هیچ کتاب دیگری به جز آقای کاظمی به آن معنا نداریم. حتی گاهی اوقات از افراد صاحب نظری چون محمدرضا سنگری نظر خواستم، در بحث منابع شعر انقلاب ایشان کتاب ده شاعر انقلاب را معرفی می‌کردند و حتی برای شناساندن نسل شاعران انقلاب ایشان می‌گفتند این کتاب را بخوانید.

با آقای کاظمی که صحبت می‌کردیم ایشان می‌گفت من کتاب «ده شاعر انقلاب» را بارها ویرایش کردم، یعنی آدمی است که وسواس علمی جدی دارد. راجع به این هم اگر نکته‌ای دارید بفرمائید.

آقای کاظمی آدم بسیار سخت کوشی است و عجیب متعهد است. من در عمرم کسی را به سلامت آقای کاظمی در هیچ حوزه‌ای ندیدم؛ حالا چه حوزه فرهنگ، اقتصاد، مسائل اخلاقی و … در طیف‌های انسان‌های مختلفی که من با آنها نشست و برخاست داشته‌ام کسی را به تعهد، سخت‌کوشی و سلامت نفس او ندیدم. نگاه او نگاهی است که ناصر خسرو دارد یعنی شعرهای آقای کاظمی از سر تعهد و اعتقاد سروده می‌شود و همانگونه که ناصر خسرو هیچ شعری را برای دلش و شاعری کردن نسرود. اینها در واقع بیانیه‌های اعتقادی و سیاسی‌اش است.

تمام شعرهای آقای کاظمی هم بیانیه‌های اعتقادی است و همه شعرهای ایشان موضع دارد. همه شعرهای کاظمی موضع‌های مشخص و صریح دارند.

حضور محمد‌کاظم کاظمی به عنوان یک فرد محقق افغانستانی در ادبیات انقلاب اسلامی چه ارمغانی برای ما داشته است؟

من در مسئولیت‌هایی که داشتم کاری نکردم فقط مدیریت این کارها با من بوده است. یک بخش عظیمی از نسل شاعران انقلاب که چهره‌های درخشانی هستند کسانی اند که از افغانستان بر آمده‌اند. در سالهای مثلا 60 تا 80 ، که الان اگر بخواهم سریع می‌توانم حداقل 20 تا چهره شاخص نام ببرم که همه این‌ها شاعران میانسال‌اند. طیف‌هایی مثل مجالس چشامی، علیرضا سپاهی، آرش شناعی. سید محمد بهشتی، محمد رمضانی الفراهانی، زهرا بیدگی، انسیه موسویان، راضیه رجایی و دیگران این ها همه بلا استثنا تربیت شده مکتب آموزشی آقای کاظمی هستند و همیشه با آقای کاظمی ارتباط داشته‌اند.

* او به تنهایی یک موسسه بزرگ است

آقای کاظمی این توفیق را هم داشته‌اند که در چند دوره در اردوهای مسابقات دانش‌آموزی کشور در اردوگاه رامسر حضور داشته باشند. آنجا هم تاثیر خودشان را گذاشته‌اند. علاوه بر همه اینها کارهای مطبوعاتی که آقای کاظمی کرده و حضور پررنگی که در فضای مجازی داشته و کتاب‌های نقد و آموزشی که نوشته به نظر من آقای کاظمی یک تنه کار یک موسسه بزرگی که می‌توانسته در حوزه شعر و نقد در بین جوانان کشور کار کند را به تنهایی انجام داده است.

اگر بخواهید شعری از آقای کاظمی که همیشه آن را زمزمه می‌کنید بخوانید کدام را برای خواندن انتخاب می‌کنید؟

در مثنوی‌هایشان آن مثنوی «و یکی گفت چنین گفت سفر سنگین است» که متاثر از آقای معلم هم هست را انتخاب می کنم. و به نظر من یکی از کسانی که توانسته شیوه آقای معلم را یک مقداری به روزتر و قابل فهم‌تر بکند آقای کاظمی بوده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

دکمه بازگشت به بالا
بستن