پیام محمدحسین محمدی: جشنوارهی قند پارسی، گام بزرگی است برای آشتی ادبیات با مخاطبانش
روابط عمومی خانه ادبیات افغانستان: محمدحسین محمدی، پژوهشگر ادبی و داستاننویس معاصر افغانستان در پیامی که به جشنواره «قند پارسی» فرستاد، گفت که آثار آصف سلطانزاده به اعتلای ادبیات داستانی فارسی کمک شایانی رسانده است و باید قدر او را دانست.
متن این پیام که تینا محمدحسینی آن را خواند، به این شرح است:
دوستان و همکارانم در خانه ادبیات افغانستان
نویسندهگان و شاعران جوان!
درود بر شما
بیش از یک دهه است که نام قند پارسی با ادبیات، بهویژه ادبیات نوگرای افغانستان گره خورده است؛ جشنوارهیی که در آستانهی هشتمین خوانش ایستادهایم تا تراوشهای قلم جوانانی را در آن به نظاره بنشینیم که نویدبخش ادبیاتی پویا و نوگراستند. جشنوارهیی که از پنج دورهاش خاطرات خوشی دارم و سه دوره میشود که حسرت حضور در آن با من است. جشنوارهیی که توانسته در شناخت و معرفی نویسندهگان و شاعران جوان و آسیبشناسی ادبیات جوان کشور گامهای مؤثری بردارد و به رویدادی محرک و تأثیرگذار در ادبیات افغانستان بدل شود، تا جایی که مخاطبان ادبیات نیز به آن چشم دوختهاند؛ مخاطبانی که متأسفانه گاه از سوی اهل قلم نادیده گرفته میشدند. میدانم دوستان و همکارانم در خانهی ادبیات افغانستان با برگزاری هشتمین جشنوارهی قند پارسی، گام بزرگ دیگری برای آشتی ادبیات با مخاطبانش برداشتهاند و ادبیاتی را که روز به روز شاهد مطرح شدنش در حیطهی ادبیات فارسی و جهانی هستیم، به مخاطبان اصلیاش نیز معرفی میکنند و با معرفی چهرههایی نو در عرصهی داستان و شعر، زمینههای پویایی هرچه بیشتر آن را در کشور فراهم میکنند.
هشت دوره است که داستانهای رسیده به جشنواره را خواندهام و همیشه از خواندنشان شاد شدهام و دلگرم که ادبیات داستانی اندک اندک جایگاه درخوری در بین جوانان ما مییابد و در کنار شعر میتواند قد برافرازد و چه بسا حتا موفقتر ظاهر شود. امسال نیز حضور راویان جوان بهویژه شهرزادان قصهگو، برایم بسی مسرّتبخش بود و آرزو میکنم در بخش شعر نیز چُنان بوده باشد.
ارج نهادن به قلم و تلاشهای پیشکسوتان ادبیات و فراهم کردن زمینهی معرفی بیشتر آثار آنان نیز از ابتکارهای برگزارکنندهگان جشنواره است که امسال با نام بزرگ محمدآصف سلطانزاده گره خورده است. آصف سلطانزاده در داستان فارسی، نام بزرگی است و آثارش به اعتلای ادبیات داستانی فارسی کمک شایانی رسانده است و بر ما است که قدر او و داستانهایش را بدانیم. امیدوارم جوانان نویسندهی ما به آثار او توجه بیشتری کنند و از آنها بیاموزند.
همچنین، همزمان با اعلام شدن بامیان باستان به عنوان «شهر خلاقه» و «پایتخت فرهنگی» کشورهای منطقه جنوب آسیا (سارک)، فرصتی مغتنم فراهم آمده است که جایگاه تمدنی و فرهنگی آن را نکو داریم. کشور ما، بهویژه در این چند دهه اخیر، ویرانیهای همهجانبه مادی و معنوی را تجربه کرده و داراییهای مدنی و فرهنگیاش را از دست داده است. کشوری که هنوز گرفتار بحرانهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی وبحران هویت است. در فرآیند سیاسی موجود، کشور نیازمند بازسازی است و این امر جز با بازگشت به ریشههای تمدنی و فرهنگی و بازخوانی میراث گرانسنگ نیاکانمان نیز استفاده بهینه از امکانات، استعدادها و فرصتهای موجود در محیط داخلی و بینالمللی ناممکن است.
با برجسته شدن نام بامیان که دربردارنده میراث تمدنی و فرهنگی بشری است، بهانهها و زمینههای مناسبی به وجود آمده است که بهویژه نسل پس از جنگمان را با این درونمایههای غنی و افتخارات ملیمان آشناتر کنیم و نقش و سهمی شایسته در بازسازی کشورمان داشته باشیم.
میخواستم نوشتن این سطرها تسلای دلم باشد و سلامی گفته باشم به شما شرکتکنندههای جشنواره و یاران قدیمم در خانهی ادبیات، اما حسرت حضور در آن همچُنان با من است.
برایتان لحظههایی سرشار از شعر و قصه و سرشار از مهر آرزو دارم.
محمدحسین محمدی
زمهریر سویدن