نگاهی کوتاه به داستان «بمان دیگر»
اشاره
«بمان دیگر»، داستانی اززهرا نوری است که در بخش داستان سایت خانه ادبیات افغانستان منتشر شده است. اکنون نقد و نظر فاطمه خالقی را بر این داستان مرور میکنیم.
نگاهی کوتاه به داستان «بمان دیگر» نوشته زهرا نوری
فاطمه خالقی
داستان کوتاه «بمان دیگر» از آن دست داستانهایی است که فشار آداب و رسوم و فرهنگ را بر رفتار انسان نشان میدهد. جوانی که برای برپایی مراسمی پرخرج وادار به قمار میشود، نماد انسان امروز است که در دام پیلههای خودساخته اسیر است.
گره اصلی داستان که همان به دست آوردن پول برای انجام دادنقولی است که راوی به نامزدش داده، گره خوب و محکمی است و کشمکش درونی داستان، خواننده را وا میدارد که داستان را تا پایان آن دنبال کند.
زاویه دید داستان، اول شخص مفرد است که با شیوه تکگویی، داستان را پیش میبرد. تکگویی یا مونولوگ یکی از شگردهای ادبیات داستانی و هنرهای نمایشی است که در آن، شخصیت داستان یا گوینده شعر، خطابه یا داستان یا وصف و درددلی را به تنهایی، خطاب به خود یا بینندگان و شنوندگان عرضه میکند و در برابر دیالوگ قرار میگیرد.
ویرجینیا ولف معتقد است نگاه منِ راوی زن نسبت به نگاه منِ راوی مرد در هر موضوعی، تفاوتهای خاص خود را دارد. من معتقدم که استفاده از راوی غیر همجنس نه عیب کار محسوب میشود و نه حسن آن، اما وقتی میتوان بر استفاده از راوی غیر همجنس خرده گرفت که نویسنده به دلیل اشراف نداشتن بر زوایای روح دیگری (غیر همجنس) نتوانسته باشد بین ذهن و زبان شخصیتها در متن هماهنگی برقرار کند، مثلا آنجا که میگوید: «هر بار که به دست و صورتش چنگ میاندازم» که چنگ انداختن را به عنوان دفاعی دخترانه میشناسیم. شاید بتوان گفت در این جمله، نویسنده فراموش کرده است که راوی، یک مرد است و هر قدر هم که خود را ضعیف حس کند، باز یک مرد است و انتظاری که از او میرود، مشت زدن و شبیه آن است، نه چنگ انداختن.
در پرانتز قرار دادن معادل بعضی کلمات در ابتدای داستان که میتوان گفت سطور ابتدایی را بد منظر کرده، از دیگر خردههایی است که بر این متن میتوان گرفت. بهتر بود نویسنده کلمات را طوری به کار میبرد که معنای آن در خلال داستان قابل برداشت باشد و حال که چنین نکرده است، آوردن معادلها در پانوشت میتوانست جلوی این آشفتگی را بگیرد. البته توصیه من همان است که معانی در خلال داستان قابل برداشت باشد تا طیف بیشتری از علاقهمندان به داستانهای فارسی بتوانند از متن بهره ببرند.
در یک نتیجهگیری کلی، داستان را داستان کاملی میبینم که تلاش میکند از برخی رسوم نابجای رایج در جامعه امروز انتقاد کند. برای نویسنده جوان این اثر آرزوی موفقیت دارم و منتظر آثار بعدیاش هستم.
لینک داستان «بمان دیگر»: http://www.khane-adabiat.com/?p=1733