محمد عرفانی؛ کاریکاتوریست مقیم کابل: با کاریکاتور می‌خواهم وضعیت‌های طنزآمیز را در زندگی جامعه افغانستان ترسیم کنم

محمد عرفانی؛ کاریکاتوریست مقیم کابل:

با کاریکاتور می‌خواهم وضعیت‌های طنزآمیز را در زندگی جامعه افغانستان ترسیم کنم

 

گفت‌وگو: مدیریت هنری

 

اشاره

محمد عرفانی یکی از شاعران جوان و خوش‌ذوق مهاجر افغانستانی در ایران بود که بی‌درنگ، پس از سقوط رژیم طالبان و روی کار آمدن حکومت تازه به کشور بازگشت و کار در رسانه‌های دیداری و نوشتاری را آغاز کرد. هم‌چنین از شعر غافل نماند، هرچند کم‌تر مجال شعرسرایی‌ برایش فراهم می‌شد.

نمایشگاه کاریکاتورهای محمد عرفانی، ساعت دو پس از چاشت روز یک‌شنبه 15 سرطان (تیر) 1393 در لیسه استقلال کابل گشایش یافت. این نمایشگاه را انستیتوت فرانسه در افغانستان ترتیب داده است که تا 25 سرطان ادامه دارد. برگزاری این نمایشگاه هنری سبب شد سراغی بگیریم از این شاعر و هنرمند خوش‌ذوق که دنیای ویژه و زیبای خودش را دارد.

mohammad Irfani (3)

از خودتان بگویید که کجا به دنیا آمدید؟ چه زمانی به ایران مهاجرت کردید و چه زمانی به کشور بازگشتید؟

محمد عرفانی هستم، متولد سال 1362 در شهرستان (ولسوالی) قره‌باغ از ولایت غزنی افغانستان‌. در یک سالگی بر اثر وقوع جنگ در کشورم، با خانواده به ایران مهاجر شدم و تا دوره دبیرستان در رشته ادبیات و علوم انسانی درس خواندم. همان اول تشکیل دولت جدید به افغانستان برگشتم و در زمینه تحصیل توانستم در سال 1392 دوره کارشناسی را در رشته جامعه‌شناسی دانشگاه ابن سینا در کابل به پایان برسانم.

 

چه گونه به کاریکاتور علاقه‌مند شدید؟ آن را چه گونه یاد گرفتید؟

کاریکاتور را در پی‌گیری علاقه‌مندی‌ام به نقاشی، طراحی و گرافیک پیدا کردم. در ابتدا شخصیت‌های کارتونی در فیلم‌های کودکانه، توجهم را به خود جلب کرد و بعدها با دیدن آثار کاریکاتوری که حرف‌هایی جدّی‌تراز شخصیت‌های فیلم‌های کارتونی داشتند، علاقه‌مند شدم ببینم چه گونه می‌توانم در قالب کاریکاتور حرف بزنم. آثار ناجی العلی، کاریکاتوریست فلسطینی به طور خاص برایم جالب بود که چه طور از پشت شخصیت‌های کارتونی می‌توان به دنیای جدّی و جدلی قدم گذاشت و انتقاد کرد. بنابراین، کاریکاتور را با تماشای کاریکاتورهایی یاد گرفتم که با زبانی فرامرزی با من سخن می‌گفتند و به تدریج، در تقلید و بازآفرینی کارهای دیگر کاریکاتوریست‌ها، کاریکاتورهای خودم را کشیدم.

 

آیا کاریکاتورهایتان در ایران هم چاپ شده است؟

در عالم مهاجرت که نمی‌توانستم کاریکاتورهایم را چاپ کنم. نبود فضای عادی برای کار در مطبوعات و رسانه‌های کشور میزبان، مانع عمده‌ای در برابر من برای کار جدّی در این زمینه بود.

 

پس وقتی به افغانستان بازگشتید، زمینه چاپ کاریکاتورهایتان فراهم شد؟

بله. بازگشت به افغانستان پس از سقوط طالبان برای من هم مثل بسیاری از هم‌وطنانم امکان کار کردن در فضاهای حرفه‌ای را به وجود آورد. در این سال‌ها با چند نشریه در کابل همکاری کرده‌ام که هفته‌نامه اقتدارملی، وحدت ملی، راه نجات، روزنامه جامعه باز و روزنامه تحول از آن جمله‌اند. در سال 1382 دوهفته‌نامه‌ای را با عنوان “کارتون”، با همکاری دوستی در کابل تأسیس کردیم که تا چهار شماره چاپ شد، اما به دلیل انتقادهای بی‌پرده، از طرف وزارت فرهنگ و اطلاعات متوقف شد.

 

نمایشگاه «جنگ یا صلح»، اولین نمایشگاه شماست؟

نه. این دومین نمایشگاه شخصی است که از آثارم برپا کرده‌ام و در چند نمایشگاه گروهی هم اشتراک داشته‌ام. اولین نمایشگاهم در “خانه فرهنگ افغانستان” در کابل با عنوان “شخص جامعه” برگزار شد. دومین نمایشگاهم همین “جنگ یا صلح”  است که در “مرکز فرهنگی فرانسه” در کابل برپا شده است.

 

هدفتان از برگزاری نمایشگاه «جنگ یا صلح» چیست؟

نمایشگاه “جنگ یا صلح”، مجموعه منتخبی از آثارم در “روزنامه جامعه باز” است که بیش از یک سال است در کابل چاپ می‌شود. هدف این نمایشگاه، ایجاد افقی برای درنگ در وضعیت امروزی جامعه افغانستان است. جنگ یا صلح، تنها یکی از دوپهلویی‌هاست که ما در زندگی روزمره با آن مواجه هستیم؛ دوستی یا دشمنی، زیبایی یا زشتی، خوبی یا بدی، پستی یا بلندی، قدرت یا ضعف و… . دوپهلویی‌های دیگری هستند که در برابر ما قد راست می‌کنند. به نظر می‌رسد غالب شدن یک پهلو بر دیگری به آسانی ممکن نیست؛ زیرا هر پهلو در رویایی با پهلوی دیگر است که نمایان می‌شود. این همان ویژگی زندگی است که معمولا در قالب‌های بیان طنزآمیز مشاهده می‌شود. بنابراین، نمایشگاه “جنگ یا صلح” دربرگیرنده مسائل گوناگون  زندگی است. به طور خاص، فرهنگ قبیله‌ای جامعه افغانستان، مناقشه‌های سیاسی، وضعیت‌های نوظهور در زندگی جمعی، توصیف معضلات جنگ و چشم‌انداز آینده، مسائل و موضوعات عمده در نمایشگاه “جنگ یا صلح” هستند.

 

به نظر می‌رسد گاهی کاریکاتورهایتان فقط به افغانستان مربوط نیستند و مفهومشان به مرزهای کشور محدود نیست. نظرتان در این مورد چیست؟

به طور کلی، با کاریکاتور می‌خواهم وضعیت‌های طنزآمیز را در زندگی جامعه افغانستان ترسیم کنم، اما از آن‌جا که شیوه بیان دراین قالب هنری، شیوه‌ای بین‌المللی است، در آثار من هم مرزها درنوردیده می‌شود.

 

اصولا چرا کاریکاتور را به عنوان ابزار ارتباطی خودتان با مخاطبان انتخاب کردید؟

در سال‌های گذشته، کار در چندین رسانه صوتی و تصویری به عنوان خبرنگار، گوینده و مدیر برنامه، امکانات خوبی را برایم فراهم کرد تا شیوه‌های بیان را برای مخاطب رسانه بهتر بشناسم. به نظر می‌رسد در هر رسانه، مخاطب‌یابی مسئله‌ای اساسی است. بنابراین، دریافتن مخاطب و تلاش برای رساندن پیام، امکانات خلاقیت و شیوه‌های بیان را نیز به ما می‌شناساند.

 

Jang Ya Solh (pooster)

پوستر نمایشگاه «جنگ یا صلح» (سرطان 1393 ـ کابل)

 

mohammad Irfani (2)

محمد عرفانی

بخشی از کاریکاتورهای به نمایش درآمده محمد عرفانی

در نمایشگاه «جنگ یا صلح» (سرطان 1393 ـ کابل)

Jang Ya Solh (1)

نمایشگاه «جنگ یا صلح» ـ 1

Jang Ya Solh (2)

نمایشگاه «جنگ یا صلح» ـ 2

Jang Ya Solh (3)

نمایشگاه «جنگ یا صلح» ـ 3

Jang Ya Solh (4)

نمایشگاه «جنگ یا صلح» ـ 4

Jang Ya Solh (5)

نمایشگاه «جنگ یا صلح» ـ 5

Jang Ya Solh (6)

نمایشگاه «جنگ یا صلح» ـ 6

Jang Ya Solh (7)

نمایشگاه «جنگ یا صلح» ـ 7

Jang Ya Solh (8)

نمایشگاه «جنگ یا صلح» ـ 8Jang Ya Solh (9)

نمایشگاه «جنگ یا صلح» ـ 9

Jang Ya Solh (10)

نمایشگاه «جنگ یا صلح» ـ 10

Jang Ya Solh (11)

نمایشگاه «جنگ یا صلح» ـ 11

Jang Ya Solh (12)

نمایشگاه «جنگ یا صلح» ـ 12

یک نظر

  1. با سلام و عرض خسته نباشید خدمت دوست و هم میهن گرامی جناب محمد عرفانی
    کوشش شما قابل قدردانی است. اما باید توجه داشته باشید کاریکاتور هنری است که توانایی بالا می‌طلبد. شما در ابتدای راه هستید و قلمتان ضعف بسیار دارد. بنظر حقیر بهتر است برای برگزاری نمایشگاه عجله نفرمائید. ان شاء الله زمانیکه هنرمند توانایی شدید وقت برای این کار بسیار است. خوب است بیشتر مطالعه کنید و از طراحی به روش سنتی غافل نشوید. بدین ترتیب خواهید توانست میان ذهن و قلم خود هماهنگی ایجاد کنید. همچنین در آثار طراحان کارتون و کاریکاتور دقت بسیار و پر، مشق نظری کنید و حتی الامکان سعی در جستجوی یافتن استادی در این زمینه برای خود باشید. که ما شکر خدا در این زمینه هنرمند حاذق کم نداریم. (چنانچه مجال حضور حاصل شود) برای نمونه جناب آقای مهدی بختیاری هستند که البته ایشان هم مانند بسیاری هنرمندان کاربلد حقیقی در بین مهاجرین ایران، همواراه مهجور و مظلوم بوده‌اند.
    برادر گرامی برای شما آرزوی پختگی و موفقیت دارم، در مسیر صعبی که گامهای آغازین را در آن برداشته‌اید!

پاسخ دادن به حسینی لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

دکمه بازگشت به بالا
بستن