طرز گفتار دری شیرین‌تر است

نادر نادرپور

به : محمد اقبال لاهوری

 ای بلند‌اقبالِ فردوسی‌سرشت

 عالم از طبع تو، خرم چون بهشت

ای پس از شه‌نامه‌پرداز کهن

 کس نَکِشته هم‌چو تو، تخم سخن

ای که بردی رنج‌ها در سال سی

تا سخن نو آوری در پارسی

ای که با نظم دری، کاخی بلند

ساختی، از باد و باران بی‌گزند

ای که پیوستی به هم، چون مولوی

خوی درویشی و لفظ خسروی

ای که با سحر سخن کردی پدید

بر «مسافر»، «گلشن راز» جدید

ای به «اسرار خودی» پرداخته

ای «رموز بی‌خودی» را ساخته

ای خدایی کرده در لفظ دَری

در «پیام مشرقت» پیغمبری

ای که گفتی با جوانان عجم

کای خمارآلودگان جام جم

راستی، جان من و جان شما

لاله‌ام، من در گلستان شما

آری، ای اقبال معنی‌آفرین

سر بر آر از خواب سنگین و ببین

کاندر این‌جا، در دل اقلیم تو

مجلسی کردند در تکریم تو

هر که آورد از تو، ذکری در میان

انگلیسی‌دان شد و اردوزبان

لفظ زیبای تو را یک‌سو نهاد

حرمت شعر دَری بر باد داد

گر تو تجلیلی چنین می‌خواستی

از چه، قدر پارسی را کاستی

یا به اردو می‌نوشتی نامه‌ها

یا به لفظ انگلیسی، چامه‌ها

لیک می‌دانم که ای مرد شگفت

این گنه را بر تو نتوانم گرفت

گر دگر بار از بهشت آیی فرود

کی به جز شعر دَری خواهی سرود

کاشکی نام‌آوران انجمن

در کتابت خوانده بودند این سخن:

«گرچه هندی در عُذوبت، شکر است

طرز گفتار دری شیرین‌تر است»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

دکمه بازگشت به بالا
بستن