ای قوم در این عزا بگریید
سیفالدین ابوالمحامد محمد فَرغانی، از شاعران عارف نیمهٔ دوم قرن هفتم و اوایل قرن هشتم هجری است که در فرغانه، یکی از بخشهای سمرقند در فرارود به دنیا آمد. وی مدتی در آذربایجان و بلاد روم و آسیای صغیر زندگی کرد و سرانجام در سال 749 هـ.ق در آقسرا درگذشت. مجموعه اشعار فرغانی شامل غزل، قصیده، قطعه و رباعی، نزدیک به یازده هزار بیت است. یکی از قصیدههای معروف وی خطاب به لشکر مغولان است که با مصرع «هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد» آغاز میشود. یکی از غزلهای وی درباره قیام عاشوراست که اکنون در پی میآید:
ای قوم! در این عزا بگریید
بر كشته كربلا بگریید
با این دلِ مرده، خنده تا كی؟
امروز، در این عزا بگریید
فرزند رسول را بكشتند
از بهر خدای را بگریید
از خون جگر، سرشك سازید
بهر دل مصطفا بگریید
وَز معدنِ دل به اشكِ چون دُر
بر گوهر مرتضا بگریید
با نعمت عافیت، به صد چشم
بر اهل چنین بلا بگریید
دلخستهی ماتم حسینید
ای خستهدلان! هلا بگریید
در ماتم او، خَمُش مباشید
یا نعره زنید، یا بگریید
تا روح ـ كه متَّصل به جسم است
از تن نشود جدا ـ بگریید
در گریه، سخنْ نكو نیاید
من می گویم، شما بگریید
بر جور و جفای آن جماعت
یک دم ز سر صفا بگریید
اشك از پی چیست؟ تا بریزید
چشم از پی چیست؟ تا بگریید
در گریه، به صد زبان بنالید
در پرده، به صد نوا بگریید
نسیان گنه، صواب نبود
کردید بسی خطا، بگریید
تا شسته شود كدورت دل
یكدم نرسد صفا، بگریید
وز بهر نزول غَیثِ رحمت
چون ابر؛ گه دعا بگریید
سیفالدین فرغانی، دیوان اشعار، تصحیح:ذبیحاللّه صفا، تهران، ابن سینا، 1341، ج اول.