از «جشن‌واره قند پارسی» تا «جایزۀ جلال»

محمدسرور رجایی

سر گرفتن و ادامه یافتن فعالیت‏های فرهنگی و ادبی آن هم در دیاری غریب، بسترها و نیازمندی‌های خاص خودش را می‏خواهد؛ نیاز‏هایی از جنس به جان خریدن سختی‏ها و تاب آوردن و صبوری‏هایی که قابل پیش‌بینی هم نیستند. در روزهایی که به جای حرف و کلمه بر سر مردم کشور ما بمب و موشک می‏‌ریخت، جمعی از شاعران و نویسندگان متعهد کشور در تهران با توجه به نیازهای فرهنگی مردم افغانستان و لزوم آشنایی بیشتر هم‌زبانانِ همدل ایرانی با فرهنگ و ادب افغانستان، نهادی به نام «خانه ادبیات افغانستان» را در سال 1382 تأسیس کردند. آن جمع اندک، ولی خدمت‏گزار از همان سال تا کنون به مقولۀ ادب و فرهنگ به دیده‌ای حرفه‏ای نگریسته‌اند و هم‌چنان برای پیمودن این مسیر دشوار مصمم هستند. زمانی که خانه ادبیات افغانستان تأسیس شد، این پیام را به تمام شاعران و نویسندگان افغانستان فرستاد که این خانه، متعلق به تمام شاعران و نویسندگان کشور است. جشنوارۀ ادبی «قند پارسی» نیز با آرزوی تحقق همین هدف راه‏اندازی شد.

حفظ زبان فارسی، وظیفه هر انسان افغانستانی است؛ چه فرهنگی باشد و چه نباشد. زبان فارسی در تاریخ و فرهنگ ما ریشه دارد و با روح ما عجین شده است. هنر و فرهنگ مردم ما در سال‌های گذشته با نادیده‌انگاری و تبعیض حاکمان جابر روبه‌رو بوده است و هنوز هم این ستم بر زبان فارسی ـ که بنیان هنر و فرهنگ ماست ـ می‌رود. بسیار متأسف هستم که برخی از مسئولان فرهنگی ما نمی‌توانند مثل یک هنرمند، از هنر و زبانشان به درستی استفاده کنند. در این بین، برای ما افتخار است که با وجود مانع‌تراشی‌های حاکمان دیرپای کشور و هجوم‌های کشورگشایان و استعمارگران در دوره‌هایی، هنوز با زبان فارسی حرف می‏زنیم و واژه‏های اصیل آن را حفظ کرده‏ایم.

اکنون که این مطلب را می‏نویسم، بسیار خوشحالم. این خوشحالی از مراسم اختتامیه «جایزه ادبی جلال» در تالار وحدت با من است. خوشحالم که راه مبارک و درخشانی که خانه ادبیات افغانستان با برگزاری هشت دوره از جشنواره «قند پارسی» در گستره زبان فارسی گشوده است، به این وضوح و درخشش در ادبیات کشورم دیده می‏شود. جایزه ادبی جلال، حالا به پایان رسیده است، اما حضور همدلانۀ نویسندگان و ادب‌دوستان ایران و افغانستان در تالار وحدت و با احترام متقابل هرگز فراموش نمی‏شود. شاید این سؤال پیش بیاید که «جشنوارۀ ادبی قند پارسی» با «جایزۀ ادبی جلال» چه نسبتی دارد؟ بله، درست می‏فرمایید. هیچ نسبتی ندارد، اما برای من که در تمام دوره‌های جشنواره ادبی «قند پارسی» بوده‏ام، برخی نام‏ها و نشان‏هایی که پیش از آن در جشنوارۀ قند پارسی شنیده بودم و روز چهارم ماه جدی در تالار وحدت شنیدم، خاطره‌انگیز است و لذت‌بخش. اگر اجازه بدهید، می‏خواهم این خاطره‌آفرینی را با شما هم در میان بگذارم و با هم لذت بیشتری ببریم.

  1. در بین نُه نامزد جایزه جلال، دو تن از اعضای هیئت مدیرۀ خانه ادبیات افغانستان حضور داشتند: محمدحسین محمدی و حبیب صادقی.
  2. از بین نُه نامزد جایزه جلال، پیش از این، از دو نویسنده صاحب‌نام کشور در جشنواره ادبی «قند پارسی» تجلیل شده بود: محمداعظم ره‌نورد زریاب و محمدآصف سلطان‌زاده.
  3. مجموعه داستان کوتاه «باغ بابر»، اثر برگزیدۀ جایزه ادبی جلال را انتشارات خانه ادبیات افغانستان منتشر کرده است. حسین فخری، نویسندۀ آن هم داور هشتمین جشنوارۀ ادبی «قند پارسی» بود.
  4. علی موسوی، نویسندۀ مجموعه داستان «کابل جای آدم نیست»، پیش از این، برگزیدۀ جشنواره ادبی «قند پارسی» شده بود.
  5. بانو وسیمه بادغیسی هم یکی دیگر از نامزدهای جایزه جلال، پیش از این، از برندگان جشنواره «قند پارسی» بوده است.
  6. دو تن از هفت نویسندۀ ایرانی که گواهی درجه یک هنری معادل مدرک دکترا را دریافت کردند، داوران دوره‌های مختلف جشنوارۀ قند پارسی بودند: مجید قیصری و ابوتراب خسروی.

خوشحالم که خانه ادبیات افغانستان به عنوان نهادی فرهنگی و ادبی که با هدف تعامل فرهنگی مناسب و معرفی ادبیات افغانستان به جامعۀ میزبان شروع به فعالیت کرد، حالا در این سطح عالی احساس می‏کند که به زبان و ادبیات کشور، صادقانه خدمت کرده است.

«جایزۀ ادبی جلال» که جلالش فزون باد و جمالش پر فروغ، حالا برای من طعم دیگری دارد. طعمی با مزۀ یگانگی فرهنگی در گسترۀ جغرافیای زبان فارسی و به حلاوت «قند پارسی».

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

دکمه بازگشت به بالا
بستن