متن سخنرانی محمدصادق دهقان در «سفر کلمات» (5):

با کمک هنر و ادبیات دوباره برمی‌خیزیم

روابط عمومی خانه ادبیات افغانستان: نشست «سفر کلمات» (5) در ساعت 16 تا 18 عصر 13 آبان/ عقرب 1400 در خانه ادبیات افغانستان با حضور صادق دهقان و غفران بدخشانی برگزار شد. در این نشست، شاعران جوان حاضر شعر خواندند و غفران بدخشانی نیز سخن گفت. سخنرانی محمدصادق دهقان در این نشست به این شرح در دسترس علاقه‌مندان قرار می‌گیرد.

اهمیت هنر و ادبیات از گذشته تا کنون

از اهمیت هنرها به ویژه ادبیات در طول تاریخ بشری آگاهید و نیازی نیست در این جا تکرار شود. جایگاه ارج‌مند هنرهایی مانند نمایش، موسیقی، نقش و نگارگری، داستان و شعر در تمدن‌های یونان و روم در دوره باستان یا تمدن‌های شرقی و اعراب پیش از اسلام و احیای آن‌ها در دوره رنسانس (نوزایی) و اعتلای آن‌ها در دوره روشن‌گری نشان می‌دهد این دوره‌ها از دوره‌های شکوفایی هنر و دانش انسانی هستند.

به عبارت دیگر، اگر جایی دیدید تمدنی می‌درخشد، شک نکنید فرهنگ، دانش و هنر در آن سرزمین زنده است و در حال رشد. بر عکس، اگر دیدید سرزمینی درگیر جنگ، آشفتگی، نابسامانی سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شده است، یقین کنید مردمان آن سرزمین با دانش به ویژه فلسفه و هنر و ادبیات بیگانه‌اند. برای مثال، یونان امروزی که از نظر اقتصادی ورشکسته است، از فلسفه و هنرهای دوره باستان خود دور مانده است. ما نیز اگر ادعا داریم تمدنی چند هزار ساله داریم، امروز در دنیای معاصر چه جایگاهی داریم وقتی ناممان در طول بیست سال بازسازی جزو پنج کشور فاسد دنیا و اولین کشور خطرناک برای زندگی قلمداد می‌شد و حالا که دوباره استبداد بر این سرزمین حاکم شده است؟

آیا هرگز فکر کرده‌اید کشورهای آغازگر جنگ جهانی دوم به ویژه آلمان و جاپان که شکست سختی هم خوردند و کشورهایشان کاملا ویران شد، چه گونه در طول دو دهه دوباره به زندگی برگشتند و حالا هم در صدر کشورهای قدرتمند سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و صنعتی جهان هستند، ولی کشور ما با ادعای تمدنی یادشده با دو دهه کمک بی حد و حساب جامعه جهانی هنوز در تأمین نیازهای ابتدایی مردم خود مانند آب، برق، گاز، بهداشت، غذا و مسکن درمانده است. حتما در این زمینه فکر کنید، ولی در یک جمله می‌توان گفت آنان با پذیرش مسئولیت خود در آتش‌افروزی و جنگ، از نیروی فلسفه و هنر و ادبیات برای برخاستن از خاکستر ویرانی و جنگ استفاده کردند. فلسفه آلمانی و ادبیات این کشور و نیز آثار ادبی که از ژاپن در جهان نام‌بردار شده، از همین موضوع حکایت می‌کند.

از این رو، بهتر است سهم خود را در این ویرانی و فروپاشی بپذیریم، هر چند این فروپاشی از اختیار ما به صورت کامل بیرون بوده است و به صورت بسیار ناباورانه، گویا تمام جهان دست به دست هم دادند تا چنین شود.

ما تاریخ را درست نخواندیم تا بدانیم در سرزمینی که با مفهوم‌سازی دروغین «اقلیت» و «اکثریت» و «هویت‌تراشی جعلی» برپا شده است، نمی‌توان به هیچ سخن زمام‌داران قبیله‌ای آن اعتماد کرد و به هیچ سازوکاری امید بست که آنان مدیریت می‌کردند.

عوامل ماندگاری هنر و ادبیات

جهان از هنر و ادبیات برای آفرینش موضوع‌های انسانی استفاده می‌کند. هدف هنر و ادبیات باید ترویج اندیشه‌های صلح‌مدار مانند آزادی و عدالت، نفی اندیشه‌های خشونت‌آمیز مثل تبعیض نژادی و کشف زیبایی‌های طبیعت و انسان است. هنر و ادبیات بدون هدف به جایی نمی‌رسد و شاید تنها آن را بتوان مایه سرگرمی و تفریح دانست و بس. در این میان، هنر و ادبیات به ویژه شعر و داستان تنها وقتی ماندگار می‌شود که دست کم به این دو موضوع توجه کند: تعادل در محتوا و تکنیک و تعادل در برقراری ارتباط میان مخاطبان عام و مخاطبان خاص.

هنرمند، شاعر و داستان‌نویس اگر بخواهد به این دو نوع تعادل برسد، باید ابتدا به درستی با اصول و قواعد آن هنر آشنا شود و راز و رمزهای تکنیکی آن را بشناسد. بعد با استفاده از علوم دیگر از جمله تاریخ و فلسفه و علوم اجتماعی بتواند درون‌مایه‌های انسانی را در قالب تکنیک‌های هنری، شعری و داستانی خلق کند. هنر، شعر یا داستانی که در این زمینه تک‌بعدی باشد، در جذب مخاطب نیز ناکام می‌ماند. هنر، شعر یا داستانی که فقط محتوامحور باشد، در بیش‌تر موردها شعاری و ایدئولوژیک خواهد شد و چه بسا در راه آن ایدئولوژی مروّج خشونت هم باشد، مانند آثاری که در دوره کمونیستی در جهان از جمله افغانستان خلق شد یا آن‌چه در جبهه مقابل یعنی ادبیات مقاومت دهه 60 خورشیدی منتشر می‌شد. هم‌چنین هنری که تکنیک‌محور یا فرمالیته باشد و مثلا خود را آوانگارد و مدرن و پیشرفته بداند، ولی از اندیشه تهی باشد، ماندگار نمی‌ماند. در بخش دوم نیز هنر و ادبیاتی که تنها برای مخاطب عام اثر می‌آفریند، به دام پوپولیسم و عوام‌گرایی خواهد افتاد و آثاری هم که تنها در پی نخبه‌گرایی و یافتن مخاطب خاص هستند، از برقراری ارتباط با بدنه جامعه عقب می‌مانند و کسی حرف و هدفشان را درک نخواهد کرد.

نقش هنر و ادبیات در ترویج اندیشه‌های انسانی

ادبیات و هنر راستین و واقعی همیشه منادی اندیشه‌های انسانی مانند برابری، عدالت و صلح بوده‌اند. همیشه از مدارا گفته‌اند و تساهل و تسامح در همه بخش‌ها. در گوشه و کنار جهان همیشه دیده‌اید هنرمندان و شاعران و نویسندگانی را که برای حفظ آرمان‌های والای بشری قلم زده و سروده و نواخته و نوشته‌اند. ادبیات و هنر به خودی خود از حیات انسانی سخن می‌گوید. چرا با شنیدن شعری خوب اعم از اجتماعی یا عاشقانه حالتان خوب می‌شود؟ چرا وقتی داستان و رمانی می‌خوانید، از خود بی‌خود می‌شوید و در حالی که در کابل بی‌برق و در روزهای سرد زمستان نشسته‌اید، ناگهان از کوچه‌ای در چین سر در می‌آورید یا از معبدی در هند یا کشتی در مدیترانه یا مدرسه‌ای در ژاپن یا میخانه‌ای در روسیه یا کشتزاری در افریقا؟ این است معجزه هنر و ادبیات در پیوند دادن زندگی انسان‌های متفاوت به همدیگر. حتما بارها شده که با دیدن فیلمی سینمایی با شخصیت‌های آن فیلم هم‌ذات‌پنداری کرده‌اید و گریه کرده‌اید یا تابلوی نقاشی، شما را در خودش غرق می‌کند یا با شنیدن یک آهنگ موسیقی، خاطره‌های تلخ و شیرین پیش چشمتان پیدا می‌شود. این است زندگی. زندگی هم سرشار است از غم و شادی. زندگی، خود صلح است، اگر بگذارند.

 

رؤیای ما

همه مردم افغانستان صلح می‌خواهند. اصلا انسان عاقل به فکر جنگ نیست. ملت ما به دلیل ضعف‌هایی که دارد و باید باور کند که دارد و مهم‌ترین آن هم بیگانگی با کتاب و دانش، فلسفه، ادبیات و هنر است، گرفتار فاجعه تلخ جنگ شده است و هر قدر هم تلاش می‌کند، نمی‌تواند از این منجلاب بیرون بیاید. ببینید که وارد پنجمین دهه از تسلسل جنگ، ویرانی و خشونت می‌شویم و حالا هم صلح برای ما به رؤیایی دست نایافتنی بدل شده است.

ما تنها می‌خواستیم در جامعه‌ای نفس بکشیم که در آن، حق‌های اولیه و نیازهای ابتدایی انسانی ما نادیده گرفته نشود و باز به دوره جاهلیت برنگردیم. صلحی که با نفی خشونت در همه ابعاد آن، نفی تبعیض نژادی، تبعیض دینی، تبعیض زبانی و تبعیض عقیدتی همراه نباشد، صلح نیست. صلح دکوری، کاغذی و فرمالیته است. گورستان هم آرام است، ولی آیا انسان عاقل دوست دارد در گورستان زندگی کند؟ ما صلح انسانی می‌خواهیم، ولی صلح گورستانی نمی‌خواستیم و نمی‎‌خواهیم.

 

راه‌کارهای عملی برای آفرینش اثر ادبی

چند سفارش دارم به شما عزیزان. از موهبت‌هایی که در دنیاست، استفاده کامل ببرید. این همه منبع که در دسترس شماست، در دوره‌هایی که ما شروع به کار کردیم، وجود نداشت. آن زمان، کلاس‌های هنری و ادبی اندکی بود به ویژه برای ما که مهاجر بودیم، این امکانات وجود نداشت. استاد نداشتیم که دستمان را بگیرد و راه و چاه را به ما بشناساند و مثلا سبک‌های ادبی یا کتاب معرفی کند. کتاب هم بسیار کم بود و وضعیت خانوادگی و فقری که بر جامعه حاکم بود، اجازه نمی‌داد چندان از همان منبع‌های محدود استفاده کنیم. حالا شما با میلیون‌های منبع به زبان خودتان و دیگر زبان‌ها به صورت رایگان دسترسی دارید. هم‌زمان می‌توانید از میان ده کلاس مربوط به شعر و داستان و هنر در داخل کشور یا خارج از کشور انتخاب کنید و با هزینه‌ کم یا رایگان در آن‌ها شرکت کنید. هم‌چنین تعداد کسانی که می‌توانند شما را در آغاز کار راهنمایی کنند، بیش‌تر است و آگاه‌ترند از دوره ما. در انبوه نعمت غرقید و شاید خودتان نمی‌دانید. پس این وضع را غنیمت بشمارید و تنبلی نکنید.

درست خواندن، درست نوشتن و تمرین هر روز شعر و داستان و پذیرفتن نقد اثر و اصلاح آن، شما را شاعر و داستان‌نویس می‌سازد و اگر هر کدام را دست کم بگیرید، درست نمی‌توانید قدم بردارید. به صرف چهار تا شعر و داستان گفتن، نه شاعر می‌شوید و نه داستان‌نویس، اگر ادامه ندهید و اگر علم خودتان را در زمینه کاری که می‌کنید، بالا نبرید.

در آثار خود، محتوا و تکنیک را با هم در نظر بگیرید و تلاش کنید در عین این‌که ویژه کار می‌کنید، گوشه چشمی هم به مخاطب عام داشته باشید. البته فریب روزمرگی‌ها و افکار پیش پاافتاده و زودگذر یا به اصطلاح ژورنالیستی را هم نخورید. حتما فکر و اثرتان را با مطالعه دقیق تاریخ، فلسفه و جامعه‌شناسی و دیگر هنرها مثل موسیقی و فیلم و نمایش هم پرورش دهید تا کارتان چند بعدی باشد نه تک‌بعدی.

تلاش برای خودشناسی و هویت‌یابی با پرهیز از گرایش یافتن به سویه‌های ضد انسانی و فاشیستی تنها از گذرگاه خوانش تاریخ و فلسفه و جامعه‌شناسی و هنر امکان‌پذیر است. هم‌چنین باید از تحولات اروپای شرقی، فلسطین، امریکای مرکزی، هند و افریقای جنوبی درس عبرت گرفت.

کارهای خانه ادبیات

خانه ادبیات افغانستان که از سال 1382 در فضای ادبیات افغانستان فعالیت می‌کند، در دوره کرونا و پساکرونا از ظرفیت فضای مجازی استفاده کرد و کارگاه‌های رایگان نقد شعر و نقد داستان را در کانال تلگرام خود راه انداخت.

برای ترویج فرهنگ کتاب‌خوانی و کتاب‌دوستی هم که بنیان پرداختن به همه علوم و هنرهاست، ماه‌نامه‌ای به نام «کتاب‌نامه» را منتشر می‌کند که به صورت رایگان در قالب چاپی و پی.دی.اف در اختیار همه قرار می‌گرفت و پس از رخدادهای اخیر تنها به صورت پی.دی.اف در دسترس همگان قرار می‌گیرد و حتی شما هم می‌توانید با آن همکاری کنید.

امیدواریم با همکاری تک تک عزیزان بتوانیم برای بهبود روند کارگاه‌های آموزش و نقد داستان‌ و شعر و نیز برنامه‌ریزی برای نشست‌های آموزشی مانند متون‌خوانی و دیگر موردها گام‌های عملی برداریم. راه‌اندازی دوباره «قند پارسی»، «روایت هم‌دلی» و «شب‌های کابل» نیز از دیگر برنامه‌های ماست.

گیرم که در باورتان به خاک نشسته‌ام

و ساقه‌های جوانم از ضربه‌های تبرهایتان زخم‌دار است

با ریشه چه می‌کنید؟

گیرم که بر سر این باغ بنشسته، در کمین پرنده‌اید

و پرواز را علامت ممنوع می‌زنید

با جوجه‌های نشسته در آشیان چه می‌کنید؟

گیرم که می‌کشید

گیرم که می‌برید

گیرم که می‌زنید

با رویش ناگزیر جوانه‌ها چه می‌کنید؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

دکمه بازگشت به بالا
بستن