سفره ی بیشتری بیندازیم
در نشست بررسی ادبیات افغانستان، محمدسرور رجایی، معاون خانه ادبیات افغانستان در تالار اندیشه دانشگاه شهید باهنر کرمان گفت: ما خواهان رفاقت در تمام عرصه های فرهنگی و هنری کشور ایران هستیم.
به گزارش روابط عمومی خانه ادبیات، محمدسرور رجایی معاون خانه ادبیات افغانستان و عارف جعفری عضو هیئت مدیره خانه به دعوت دانشجویان افغانستانی دانشگاه شهید باهنر کرمان و به منظور شرکت در همایش دانشجویی سفره ی مشترک روز چهارشنبه 19 ماه حمل وارد شهر کرمان شدند. عصر همان روز ابتدا در نشست بررسی ادبیات امروز افغانستان، محمدسرور رجایی در تالار اندیشه دانشگاه شهید باهنر کرمان حضور یافت تا برای دانشجویان ادبیات ایرانی و افغانستانی سخنرانی داشته باشد. در ابتدای جلسه دکتر مدبری مدیر گروه زبان و ادبیات فارسی این دانشگاه ضمن عرض خیر مقدم و توضیحاتی در مورد تلاشهای دانشجویان افغانستانی در برگزاری این نشست مشترک، از رجایی برای سخنرانی دعوت کرد.
محمد سرور رجایی با ابراز خشنودی از حضور در دانشگاه کرمان سخنان خود را با غزلی از زنده یاد استاد خلیل الله خلیلی که در نیم قرن پیش در سفری که به شیراز داشته و برای همدلی ها سروده بودند، آغاز نمود. رجایی با نگاهی به تاریخ افغانستان و فرهنگ و ادبیات کشور افغانستان سخن گفت. رجایی گفت: کشوری که ما امروز به نام افغانستان میشناسیم، توسط مردی احمدشاه نامی بنیان نهاده شد که خود آن زمان خراسانش میخواند، نه افغانستان. رجایی در ادامه به اشتراکات فرهنگی عمیق ایران و افغانستان اشاره کرد و گفت: دو کشور ایران و افغانستان در زمینه های فرهنگی، تاریخی، زبانی، مذهبی و حتی نژادی ارتباط عمیق و بسیاتر کهنی دارد که ما نسبت به آنها کم توجه هسیتم، نباید چنین باشد. افغانستان امروز سالهای بسیار تلخی را پشت سر گذشتانده است .این سالها در روزگار ما تلخ بوده که در گذشته ها هم تلخ تر بوده است. مثلا از سال 123 قمری تا 1319 قمری، در حدود نود سال، مردم افغانستان بیش از نود جنگ داخلی و خارجی را تحمل کردند..
رجایی با نگاهی گذرا به وضعیت ادبیات افغانستان، دهه شصت شمسی را رونق ادبیات افغانستان دانست. و گفت: با این که در دهه شصت حکومت کابل یک نظام وابسته شوروی سابق بود، اما ادبیات جایگاه خوبی داشت. درست است که ادبیات کارگری با گرایش کمونیستی بود، اما توجه به ادبیات می شد. در اواخر همین دهه است که ادبیات مقاومت هم در بین مهاجران درکشورهای ایران و پاکستان شکل می گیرد. امروز می بینیم ادبیات شعر و داستانی مهاجران مقیم ایران یک سرو گردن از ادبیات تمام افغانستانی های داخل و مهاجر در کشورهای دیگر بالاتر است چرا؟ چون شاعران مهاجر با شاعران ایرانی به صمیمت و رفاقت رسیدند. هنوز هم این صمیمیت وجود دارد. کاش این رفاقت در عرصه های هنری دیگری هم می افتاد.
معاون خانه ادبیات، سخنان خود را با خوانش متنی از زنده یاد محمد ابراهیم باستانی پاریزی به پایان رساند. این متن مقدمه ی کتابی بانو جمیله روح است که جناب پاریزی در نوروز 1384 نوشته است. بخشهایی از این نوشته چنین است «… دویست سالی از روزگاری که به قول اهل تاریخ، افغانستان به استقلال رسید، میگذرد. بسیاری از ایرانیان اهل قلم و اصحاب تاریخ با بغض و کین به این پدیده قرن نظر افگندیم و نه ایرانی و نه افغانی کمتر حاضر شدیم در مورد همسایه همزبان و همدین و همریگ هم خشکسالی خود تحقیق مناسب و برخوردی منصفانه داشته باشیم. اهل قلم آن ولایت هم در این مورد کوتاه آمدند و هردو اشتباه می کنیم. مردمی که در دو طرف خط مرزی فرضی ما زندگی میکنند که من آن را مرزهای شاه اسماعیلی خوانده ام، هردو شعر حافظ از بر میکنند. هردو با گلستان سعدی به مکتب میروند و هر دو شب با شعر صائب و شهریار سر بر بستر میگذارند و بیدل خوان هستند. هفتاد سال پیش، کاروانی از بندر عباس راه میافتاد تا به هرات برسد و 850 شتر یا به تعبیری کشتی بیابان به زیر بار داشت و همه را از راه بیابانها با کوتاه ترین خط طی میکرد.(بازیگران کاخ سبز، ص 279نقل از خاطرات سدیدالسلطنه)
حالا ما اهل تاریخ آنقدر داد بزنیم تا گلوی مان پاره شود که افاغنه مخذول چنین و چنان. نه هر افغان محمود افغان است و نه هر ایرانی نادر افشار. حساب مردم همیشه جداست. مردم همه جا حضور دارند. تا جایی که وقتی اتفاقی و فتنه ای درافغانستان میافتد پانصد هزار افغانی در کرمان پناهنده می شود. افغان هایی که در حکم گنج باد آورده ی پرویزی بودند و در ظرف ده بیست سال میزان صادرات پسته ی کرمان را از ده هزار تن به دویست و پنجاه هزار تن رساندند و در انتظار پانصد هزار تن آن هستیم…»
رجایی در پایان سخنرانی مفصل خود، به سوالات دانشجویان حاضر در جلسه در زمینه های مختلف از قبیل اشتراکات زبان و ادبیات ایران و افغانستان و تاثیرگذاری متقابل آنها، وضعیت داستان نویسی و نویسندگان افغانستانی و … پاسخ داد.
رجایی بعد از آن همراه در همایش سفره ی مشترک حضور یافت. در این همایش برنامه های مختلفی از سخنرانی گرفته تا موسیقی و شعرخوانی انجام شد. اجرای موسیقی توسط عارف جعفری فضای سالن را عوض کرد و با استقبال حاضران همراه شد. رجایی نیز در ادامه برای حاضران شعر خواند.