«خانه ادبیات»، «خانه امید» ماست
شکریه عرفانی
ده سال پیش که برای گذاشتن خشتهای اول «خانه ادبیات افغانستان» شروع به کار کردیم، بیشترمان دانشجو بودیم. دفتر کاری نداشتیم و دستمان به زحمت به جیبمان میرسید تا کرایه تاکسی خود را پرداخت کنیم برای رسیدن به جلساتی که برای برنامهریزی فعالیتهایمان در خانه ادبیات در خانههای یکدیگر میگذاشتیم. هدفمان نیز ایجاد چتری بود که فعالیتهای ادبی ـ هنری مهاجران داخل ایران را به ویژه در حوزه تهران پوشش بدهد. به مرور زمان سعی کردیم با جلب همکاری دیگر دوستانمان در ایران و در داخل کشور، زمینه کارهای کلانتری را در راستای خدمت به ادبیات و هنر پایهریزی کنیم. چنین شد که دوستان بسیاری به ما پیوستند و کارهای بسیاری انجام شد.
در این مدت با وجود وضعیت متغیر جامعه میزبان، سختیهای بسیاری کشیدیم و نامهربانیهای بسیاری دیدیم، ولی طاقت آوردیم تا نهال کوچک خانه را سر پا نگه داریم و حالا ده سال از آن روزهای پرخاطره میگذرد. اکنون خانه در تهران و کابل و اصفهان با تلاش دوستانمان به کار خود ادامه میدهد. جلسات نقد ادبی به طور منظم در آنجاها برگزار میشود و جوانان بسیاری با حضور در این جلسات به وادی ادبیات قدم گذاشتهاند و پیش میروند. «شبهای کابل»، جشنوارههای «قند پارسی»، چاپ مجموعههای شاعران و نویسندگان قدیم و جدید و انتشار مجلههای شعر و داستان از جمله فعالیتهای پایدار خانه ادبیات بوده است.
در این مدت، دوستان بسیاری به خانه پیوستند و یاران نازنینی از جمع ما به اجبار ناشی از وضعیت تلخ جنگ و مهاجرت، خانه را وداع گفتند؛ نامهایی که زمانی در فهرست اعضای اولیه و بنیانگذاران خانه بودند و امروز در چهارکنج دنیا سرگردانند، اما با این آمدنها و رفتنها، آرزوی بقای خانه و بهبود و پیشرفت فعالیتهایش از دل هیچ کس نرفت.
من نیز که زمانی به طور کامل و مستقیم، در کنار دوستان خانه و همپای فعالیتهای عزیزانم بودم، سالهاست در مرزهای دور جهان، چشم به «خانه» دوختهام و درخشش هر باریکه نور تازهای که از خانه میبینم، دلم را شاد و چشمم را روشن میکند. آنچه دوستان «خانه» در کابل میکنند، کارهایی هست که هر کدام، قدمهای آغازینی است برای خدمت به زبان و ادبیات غنی فارسیمان و آنچه یاران ما در ایران میکنند، سبب شده است ادبیات ما در خاک همسایهمان همچنان زنده بماند و صدای خود را رسا نگاه داشته باشد و مبارک است نگاه داشتن آن فضای روشن گفتوگو در بین همزبانان ایرانی ما.
باری، در این دهمین سالگرد تأسیس خانه ادبیات افغانستان به عنوان یکی از اعضای خانه بر خود فرض میدانم سپاس بگویم دوستانی را که با تحمل تمام سختیها و درشتیها که بار و بار از خودی و بیگانه دیدهاند و با هموار کردن رنجهای معیشتی و اقتصادی، حتی یک قدم از راهی که آغاز کرده بودیم، پس ننشستند و با عزمی جزم و تلاشی خستگیناپذیر، این «خانه امید» را زنده نگاه داشتند. و سپاسی دیگر تقدیم میکنم به همه اهالی ادب و فرهنگ اعم از قدیمیترها و تازهنفسترها و نیز دوستان خوب ایرانی ما که در این مدت با حمایتهای معنوی خود، به یاران خانه کمک کردند تا دل، استوار بدارند و از پای ننشینند.
از این قاره دور، دست یکایکتان را به گرمی میفشارم و آرزوی سلامتی تک تک شما خوبان را دارم و امیدوارم چراغی که ده سال پیش در خانه روشن شد، همچنان پر نور و برقرار باقی بماناد.
آدلاید استرالیا ـ 2013 میلادی